?⚘?⚘?⚘?
? اربــابــِ عــمارتـــ?
#پارت_124
دوباره با صدای بلند تری صداش زدم
_ اقا....شنیدید چی گفتم؟؟
یجوری خشکش زده بود انگار مجسمه است
با صدام به خودش اومد
سرشو به دو طرف تکون داد
_ چی گفتی ؟؟
اولین بار بود اینقدر گیج میزد
_ من...گفتم که ندیدم چیزی....
یعنی میگم اونا یهو اومدن تو منم قایم شدم
منم با این گیج بازیش قاطی کرده بودم
تا حالا اینطوری ندیده بودمش
این لحن و گیجیش منم سر درگم کرده بود
فکرم رو درگیر کرده بود
واسه همینم بود که حرفا رو قاطی زدم
_ چیزی ندیدی ؟؟ هیچی یعنی ؟؟
حالا چیکار کردن که نگاه نکردی؟؟
_ خب از همون کارا ؛ ولی خب من نگاه نکردم
کردم....ولی سعیم رو کردم نکنم
چی داشتم میگفتم اصلا
عین این بچه ها ازم اعتراف کشیده بود
از گیجی و خنگی ام استفاده کرده بود
از زیر زبونم بیرون کشیده بود اون چیزی رو که نباید
لبمو زیر دندون کشیدم و خجالت زده گفتم
_ ببخشید ؛ من...
نمیدونستم چی باید بگم!!
خیلی خجالت کشیده بودم دلم میخواست اب بشم برم توی زمین
|?| ✨??「 ????↬@Romaan__Nab...*」
?⚘?⚘?⚘?
? اربــابــِ عــمارتـــ?
#پارت_125
_ خب حالا نمیخواد ادا در بیاری واسه من
تقصیر تو نبوده که خجالت میکشی
هرچند ادا نبود این کارم
واقعا داشتم از خجالت اب میشدم
سرمو بالا اوردم و نگاهی بهش انداختم
_ ببخشید واقعا نمیدونستم کسی میاد
و اگرنه قفل میکردم در رو حتما
با این حرفم اخمی کرد و با تاکید گفت
_ اره باید این کارو بکنی
بهت نگفتم چون فکر کردم خودت انجامش میدی
دیدی که حالت طبیعی ندارن
پس حتی اگر بهشون بگم نیان اینجا
چیزی از حرفای من نیمفهمن
بهترین راهش همینه که در اتاقت رو قفل کنی
با این حرفش سریع سرمو به نشونه تایید بالا و پایین کردم
_ چشم اقا قفلش میکنم
نگاهی به سر تا پام انداخت
|?| ✨??「 ????↬@Romaan__Nab...*」
?⚘?⚘?
? اربــابــِ عــمارتـــ?
#پارت_126
سمت کمد لباس ها برگشت
تازه یادم افتاد با این لباس جلوش ایستادم
حتی عوضش هم نکردم
لعنت به من ؛ حواسم کجاست اخه...
لب گزیدم و سریع گفتم
_ اقا این لباس رو....
نزاشت حرفم تکمیل بشه
_ قشنگه...بهت میاد
اینقدر اروم بود کلماتش و من گیج بودم
که اصلا نفهمیدم چی گفت
من درست شنیده بودم یا نه...
|?| ✨??「 ????↬@Romaan__Nab...*」
?⚘?⚘?⚘?
? اربــابــِ عــمارتـــ?
#پارت_127
با تَتِه پَتِه جوری که انگار اصلا متوجه منظورش نشده بودم لب زدم
_ چیه آقا ؟؟ چیزی گفتین ؟؟
با اینکه تک تک کلماتش رو شنیده بودم
اما میخواستم خودم رو بزنم به نشنیدن
تا یک بار دیگه تکرارشون کنه
من
1401/10/05 14:55