پارت 57
کمی
عقب رفتم ، روی پاشنه کفش چرخید سمت من و گفت :
- من خانم نیستم خانم محترم.
با دیدن چهره اش اخمی کردم :
پوست سفید و ابروهای نازک و چشمای سبز انگاری مرد بود! آها گرفتم داستان
از چه قراره.
برای اینکه خودمو خیلی مودب نشون بدم کمی سرمو به سمت پایین مایل
کردم و گفتم :
- پوزش، دیر متوجه شدم.
با چندش چند تار موی جلوی صورتشو زد کنار و مغرورانه به سمت چپ نگاه
کرد :
- چیو؟
لبخند زدم و با تحکم گفتم :
- من خودم به شخصه حامی همه بچه هایی ام که جنسیت روحشون با
جسمشون تطابق نداره. پس با من راحت باشید و از این حق طبیعی تون دفاع
کنید، شما دخالتی در این مسئله نداشتید پس نباید عقب نشینی کنید یعنی
حق ندارید عقب نشینی کنید فهمیدید؟
دوتایمون به مشت بالا اومده من که بر اثر جوّگرفتگی زیاد موقع صحبت
کردن بالا گرفته بودم؛ خیره شدیم .
صدامو صاف کردم و دستمو پایین گرفتم.
با صدای نازک و جیغی، تند تند گفت :
- وات؟ چی میگی خانم؟ تطابق نیافته چیه؟ استایل و پرستیژ من این سبکیه،
لباسای من ایران پیدا نمیشه همین دستبند من می ارزه به کل لباس فروشی
های این خیابون، این مانتو هم که میبینید کار دست بهترین طراح لباس کَنادا
است، فارسیم خیلی نمیشه وگرنه بیشتر برات توضیح میدادم تا بفهمی داری با
کی حرف میزنی..
از فخر فروشیش حرصم گرفت، یعنی این بود جواب حرفای تاثیر گذار من؟ توجه
نکردم کجام و مثل خودش یک تار موی مشکی جلوی صورتمو زدم کنار و دست
به سینه پوزخندی زدم:
- کَنادا؟ اوه ساری ، من بهترینشو توی فروشگاهای کَلیفرنیا دیدم تازه بدون
طراح لباس، البته این مانتویی هم که تنته ته همین خیابون حراج کردن سه تا
پونزده هزار تومن.
با چشمای درشت شده دستشو گذاشت روی قفسه سینه اش :
- واقعا در مواجه با افرادی که با سبک من آشنا نیستن احساس نفس تنگی
میکنم ... اوه مای هرت.
با حالت مدلینگی پاشنه های کفشمو روی زمین کوبیدم و جلوی تابلو رفتم و
مجبور به کنار رفتن کردمش.
انقدر بدم میاد از آدمایی که جملات انگلیسی رو توی مکالمه فارسیشون بکار
میبرن. مثلا خیلی با کلا سه؟ نقاشی رو که دیدم فهمیدم اونقدرام که فکر میکردم
قشنگ نیست، زیر لب گفتم :
- اه اینم که آشغاله.
دستشو گذاشت رو ی دهنش و با حیرت گفت :
- این تابلو محشره چطور جرئت میکنی بگی آشغال؟ اصلا میدونی چند ماه
روی این وقت گذاشته شده؟ هان!؟ واقعا قلبم درد گرفت آه... خدا ی من.. مای
گــــاد
اخم کردم:
- بنظر منکه خیلی بی مزه و لوسه اه، اه فقط چون صورتی بود خوشم اومد.
دستشو گذاشت رو قلبش:
1403/11/02 12:51