The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

سوتی های زنونه😅😉❤❤

94 عضو

توی مطب دکتر نشسته بودم که نوبتم بشه
شلوغ بود ولی همه آروم و بی سروصدا نشسته بودن

یهو متوجه شدم یکی از آشناهامون که ازش خوشم نمیاد داره میاد
واسه اینکه مجبور نشم باهاش احوالپرسی کنم گوشی رو گرفتم جلو گوشم و الکی شروع کردم صحبت کردن
گرم صحبت بودم و همه نگام میکردن که یهو گوشیه زنگ‌خورد !!!!
همه چشاشون گرد شد
و اون آشنامون یه جوری نگاه کرد که انگار فهمیده دادمش تو دیوار !!!
ولی کم نیاوردم گفتم : عه این قطع شده من هنوز دارم صحبت میکنم !!! ??

1398/08/03 14:54

دانشجو بودم و یه سوییت اجاره کرده بودم
یه روز قرار بود با دوستم بریم بیرون که زن صاحبخونه زنگ زد گفت خونه باش که ما میاییم اندازه پنجره هارو بگیریم برای سفارش حفاظ .
گفتم چشم ، و بیرون رفتنم کنسل شد

پیام دادم به دوستم : من نمیتونم بیام این گوز میخواد بیاد اندازه پنجره هارو بگیره !

ولی پیامو اشتباهی فرستادم واسه صاحبخونه !!!


دیگه روم نشد به صاحبخونه چیزی بگم اونم پیام داد که شما بفرمایید ما یه وقت دیگه مزاحم میشیم !!!

1398/08/03 14:54

سلام این سوتی محصول مشترک 2019 من و شوهرمه جلوی پدرم??

آقا ما یه شوهر داریم که کودک درونش فعاله(مثلا کلی بازی داره اسلایم داره اندازه کله خودش یاکلا هرچیزی که مخصوص بچه ها ساختن رو شوهرم داره)?
خلاصه یروز شوهرم رفت حموم هنوز شروع نکرده بود که منو صدا زد. گفتم جانم گفت بیا موهای پشت گردنمو با ماشین تیغ برام بزن. ?
منم اومدم تیغو بردارم گفت اون اسلایم منم بیار(که وقتی من دارم براش تیغ میزنم اون با اسلایم بازی کنه)?

خلاصه اسلایمم بردم. (اینم بگم که بابام خونه ما بود و چون صبح جمعه بود رفته بود نون بگیره). خلاصه رفتم تو حموم در رو هم بی منظور بستم تا آخر . اسلایم هم جوریه که صدای ماچ و بوسه میده?

یه پنج دقیقه بعد که کارم تموم شد اومدم بیام بیرون که شوهرم با یه کاسه آب رو از وان برداشت ریخت روم.?? منم داد و بیداد که این چه کاری بود کردی. و اومدم بیرون
دیدم بابام اینجوری ? وایساده داره منو نگاه میکنه

حالا من خیس?، توی حموم دونفری با شوهرم??، صدای ماچ و بوسه هم که میومد ?با اون دادی که آخرش زدم.☹️ بگذریم از اینکه بابام چه فکری کرده?، شما جاش بودین چه فکری میکردین؟??
ببین ینی آبروم رفتا حالا من هی میومدم درست کنم گفتم این مرتضای دیوانه آبو ریخت روم?? بدتر خراب میکنه

1398/08/03 18:29

سلام گلم وقت بخیر. من میخواستم گندی که ماه پیش زدمو بگم

بابای من یکماه پیش بعد مدت ها پول جمع کردن یه L90 خرید. البته قبلشم ماشین داشتیم که پراید بود. خلاصه بابای منم کلی خوشحال و ذوق زده بود. ?

غروبش به مامانم گفت امشب بریم خونه فریبرز اینا (شوهرخالم). از اونجایی که میدونستیم بابام با شوهر خالم رقابت داره فهمیدیم که میخواد پز ماشینشو به شوهر خالم بده ?

خلاصه رفتیم اونجا و بابام بعد ساعت ها تعریف و تمجید از امکانات ماشینش (هرکی نمیدونست انگار داشت راجب مازراتی حرف میزد) به ما گفت کم کم بریم خونه ?

آقا من اومدم سوار ماشین شدم یادم رفت درو ببندم. خلاصه راه افتادیم بابام زد دنده یک، دو، سه که یهو زااااااارت. در ماشین خورد تو تیر برق ??

خلاصه اونقدر در ماشین داغون شد که بابام مجبور شد فردا درو کلا عوض کنه ?
هیچی دیگه من الان حدود یکماهه خونه مادر بزرگمم ??????

1398/08/03 18:31

سلام. روز بخیر عاشق کانالتونم. همیشه چکش میکنم خیلی باحالین?

من انگلیسیم بد نیست. ینی دست و پا شکسته یچیزایی میفهمم. اتفاقا سوتی که دادم راجب همین انگلیسیه. یادمه سال 74 بود. ما سوم راهنمایی بودیم.?
معلم انگلیسیمون گفت هفته بعد هرکی به انتخاب خودش یه موضوع انشا انگلیسی بیاره. (باید یه انشا به زبان انگلیسی مینوشتیم)☹️

خلاصه تیتر انشای من بود: "Imam Ali "H
معلممون گفت: اون H چیه؟?

گفتم مخفف Hello to him یا همون علیه‌السلامه.?

اون روز مدرسه منحل شد ????

1398/08/03 18:31

بچه‌ها وقتی بال مرغ کباب میکنین بهش نمک نزنین اونجا زیر بغل مرغه خودش عرق میکنه شوره ??

1398/08/07 00:58

خوبی دختر بودن اینکه یه بار بدی تا یه هفته دلت نمی خواد، به کار و زندگیت میرسی...


پسر که باشی وسط غسل جنابت دوباره شق می کنی...??

1398/08/07 00:59

قبل ازدادن رعايت كنيد
1حمام
2شورت نو
3عطربزنيد
4لباس راحت
5يك فنجان قهوه
6غذاي سبك

.
باعلاقه دنبال ميكني...مثل اینکه میخواهی بدی؟?

1398/08/07 01:00

غـــــمــــــگـــیـــنــم ...

همانند پیرزنی که دیشب هرچی
ماله حاجی رو مالیده راست نکرده ??
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

1398/08/07 01:01

خیـــــــــــلی کوسشو دوستـدارم .
.
.
.
.
اقیانوس رو میگم|:
خیلی کوسه و ماهیاشو دوست دارم،

انگل اجتماع?????

?‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

1398/08/07 01:02

سوتی ک نمیزارید مجبورم برم جک خاکبرسری بیارم بخونید????

1398/08/07 01:04

سلام
خاطره ای که من دارم برمیگرده به نامزدیمون ?
من و نامزدم رفته بودیم نقره فروشی حلقه? بخریم که فروشنده خانم و آقا بود داشتیم حلقه ها رو نگاه میکردیم که گوشی خانمه زنگ خورد گوشیو جواب داد گفت من تو ک.و.ن جوادم چشام چهارتا شده بود ?? دوباره تکرار کرد فهمیدم منظورش اینه من دکون( دکان) جوادم ???

1398/08/07 01:43

تو یه گروهی بودم دختره برگشت به دوستش گفت المیراممنون






خداییش تا دوساعت داشتم میخوندم امیرالمومنین??

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

1398/08/13 00:21

مادرم انقد با وایتکس خونه رو ضدعفونی کرده که هر نفسی که میکشم

میکروبای تنم سه بار میگن:


یا قاضی الحاجات

1398/08/13 00:22

چهار جمله که حوا نمی تونسته به آدم بگه:



1-آدمت می کنم

2- از شوهر مردم یاد بگیر

3- من قبل از تو 100 تا خواستگار داشتم

4- میرم خونه مامانم???


1398/08/13 00:23

نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

1398/08/13 00:25

سلام من میخواستم یه سوتی چند شب پیش دادم رو بگم.
شب تو اتاق با مادر شوهرم خوابیده بودم که نصف شب احساس کردم یه بادهایی پشت سر هم تند تند ازم خارج میشه یهو یه خودم اومدم دیدم کنار مادرشوهرم خوابیدم بنده خدا اونم هی زیر پتو جا به جا میشه اعلام حضور میکنه منم دیدم حالم خرابه واین قضیه ادامه داره وخیلیم خوابم میومد خودمو زدم به خواب وبقیه باد ها رو هم خالی کردم با خیال راحت خوابیدم صبحم که از خواب بیدار شدم اصلا نمی تونستم تو چشای مادر شوهرم نگاه کنم

1398/08/15 00:40

خداوند فرمود مادر

را آفريدم تا بجاى من در کنارتان حضور داشته باشد.
شيطان جواب داد من هم نمى توانم همه جا
باشم براى همين مادرشوهر را جانشين خود قرار دادم
جمله سنگین بود ...ترور نشم صلوات?|‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

1398/08/16 13:03

نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

1398/08/16 14:01

ترویج ‎چند همسری در جامعه!

در حالی که آمار طلاق در جامعه رو به افزایش است و نهادهای فرهنگی، در آموزش‌ مهارت پیش و بعد از ازدواج ناکارآمد عمل کرده‌اند، اخیرا آگهی‌‌ای با هدف ترویج چندهمسری با عکس چند زن جوان حلقه‌زده دور یک مرد، در اینترنت منتشر شده است.
البته صحت وجود چنین آموز‌ش‌هایی هنوز تایید نشده اما بی‌شک چنین کارهایی به دلسرد کردن زنان از زندگی منجر شده و بیش از پیش مشکلات اجتماعی را پر رنگ می‌کند./

1398/08/16 14:02

اماده شین واس شوهراتون برین خاسگاری??? من ک خاسگاری نمیرم همونجا میترکونمش?

1398/08/16 14:03

سلام میخواستم سوتی چند سال پیشم که مربوط به دوران عقد میشه رو بهتون بگم اواسط دوران عقدمون بود که من میخواستم با شوهرم پیام بازی کنم که دیدم گوشیم شارژ نداره گوشی مامانمو برداشتم یه پیام س ک سی طولانی نوشتم و ارسال کردم قافل از اینکه اشتباهی پی ام رو واسه پسر داییم فرستادم چون اسم پسر داییم هم اسم شوهرمه خلاصه که پسر داییم هم نامردی نکرد و به مامانم گفت که ساناز اشتباهی بجا شوهرش به من پیام داده ? مامانمم کلی باهام دعوا کرد که چرا حواستو جمع نمیکنی و....
هنوز که هنوزه 7 سال از این ماجرا میگذره هرجا پسر داییم رو میبینم فرار میکنم??‍♀️ از خجالت ??

1398/08/18 17:41

سلام خوبین
سوتی من که نه .. شوهرم مربوط به دیشبه
زنگ زدیم پیتزا فروشی بعد از سفارش شوهرم به همون ک پشت تلفن بود گفت پیتزا هاتون تک سایزه یا بزرگ م دارین بعد طرف گفت اگه قبلا از اینجا گرفتین اندازه ش رو میدونید بعد شوهرم گفت آهان پس فری سایزه منم در اومدم گفتم مگه لباسه
انقد خندیدیم بعدش بعد بهش گفتم سری بعد برا من دو ایکس لارج سفارش بده

1398/08/21 15:01

يه بار من و خانوم پسر عموم و عمم تــو اوتوبوس نشسته بوديم اون عقب و هميمجور واس خودمون ميخنديديم و تخمه ميخورديم و مث گاوووو?ميريختيم زمين يهو ديديم اتوبوس وايساد راننده اومد عقب ما ام خودمونو جمو جور كرديم ك كارشو انجام بده چون از پشت صندلي هاي اوتوبوس چيزي ميخاس ورداره...
يهو ديدم اي داد بيداد جارو در اورد داد دستمون گف سريعتر جارو كنيد من و خانوم پسر عموم رفتيم زير صندلي فقط هررررر هررررر ميخنديديم عمم بلند شد شرو كرد جارو كردن هر چن دقه ام داد ميزد ك سريعتر ميخام حركت كنم...????
عمم موقع پياده شدن بهش ميگف خدا ازت نگذره ابرو برام نزاشتي خدا ابروتو ببره??حالا ما مرده بوديم از خنده????

1398/08/23 12:17

ی باد داداش زنعموم اومده بود خونمون ی پسر جوون بود
منم فوقش 3/4سالم میشد
لباس زیر مامانمو انداخته بودم رو سرم اومدم جلو پسره  
???

1398/08/23 12:18