من و شوشو خونه بابام اینا بودیم,مامان وبابا و خواهرا بودن, صحبت از قدیما شد که مامان بزرگا چه بلایی سر بچه ها و نوه ها میوردن تو حموم, شوهرم.گفت ما بچه بودیم مامانم و مامان بزرگم مارو میبرد حموم با آب داغ و کیسه حسابی پوستمون رو میکند
خواهرام با یه مظلومیتی گفتن,آره ماهم کیسه مامان بزرگمون به تنمون خورده,بدتر از اون با آب داغ مارو میسوزوندن تا تمیزتر بشیم
منم یهو نه گذاشتم نه برداشتم جلو همه رو به شوهرم گفتم,والا الانم که بزرگ شدی میری حموم آب داغ باز میکنی , من بیچاره میسوزم
دیگه هیچی دیگه دنبال زیر زمین و قبر میگشتم توش قایم بشم?♀?
#سوتی_بفرست?
1399/10/25 21:35