The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

رمان های جذاب

282 عضو

مامانم تعریف میکنه من حدودا 1سال و نیم بودم داشتم وسط کوچه بایه کاسه بازی میکردم تنهایی
خودشم با همسایه ها مشغول صحبت
یهو یه تاکسی اومده از کوچه رد بشه ،
منم با کاسه وسط کوچه...???
مامانمم بدو بدو اومده بجای اینکه جون منو نجات بده ،کاسه رو سریع برداشته و رفته کنار
یهو همسایه ها و راننده تاکسیه میزنن زیر خنده و تااااازه مامانم میفهمه چه سوتی داده?????

حالا خدارو شکر تاکسیه سرعتش پایین بوده نزده به من
الانم که تعریف میکنه استدلالش اینه که تو خودت میتونستی بری کنار ولی اون کاسه بیچاره میموند وسط له میشد?‍♀️

1399/11/20 03:48

سلام ب همه ي شما عزيزان ك دل ما رو شاد مي كنيد.
دختر خواهرم وقتي بدنيا اومد وزنش7كيلو بود.خواهرم وقتي غذاي كمكي رو براش شروع كرد خيلي وسواس داشت ك بهترين برنامه غذائي رو پياده كنه.
حالا ي روز نصف فنجان آب ليمو ترش رو ب جاي آب ليمو شيرين ب اين بنده خدا ميده و تا قطره ي آخرم ميخوره.
خواهرم تا چند وقت تعريف ميكرد ميزد زير گريه و هنوز هم عذاب وجدان داره ولي ما همه پوكيديم از خنده
خواهر زاده م الان دو سالشه و عاشق ليمو ترش?

1399/11/20 22:00

سلام.ممنون که سوتی هامو میزارید.خاطره ای که میخام تعریف کنم مربوط به 15_16سال پیشه.کلاس دوم راهنمایی بودم و اولین روز مهرصبح زود شال و کلاه کردم رفتم مدرسه رسیدم به مدرسه هیچ کدوم از همکلاسیهامو ندیدم به خاطر همین یه گوشه حیاط نشستم تا زنگ صف خورد.شانسی رفتم تو یه صف که هیچ *** رو اونجا نشناختم.مدیر و معاون اومدن که مراسم صبحگاهی رو شروع کنن اونا رو هم نمیشناختم با خودم فکر کردم چون اولین روزه همه چی برام غریبه ست برم تو کلاسم دوستامو میبینم عادی میشه اسم بچه ها رو یکی یکی صدا میکرد و میگفت برن تو‌کدوم کلاس بیشتر بچه ها رفتن من موندم و یه عده کمی از بچه ها که معلمشون هنوز سر کلاس نیومد رفتم به معاون گفتم اسم منو نخوندین.گفت چهره ت آشنا نیست رشته ت چیه؟ از سوالش تعجب کردم که الان چه وقت انتخاب رشته است گفتم میخام تجربی بخونم دکتر شم.لیست رو دید اسمم نبود. گفت مطمئنی کلاستو درست گفتی؟گفتم آره.گفت مطمئنی مدرسه رو درست اومدی گفتم آره.گفت معاون پارسالت خانم سعادت بود گفتم نه دانشور .گفت مدیرتون کی بود گفتم خانم رضایی.گفت دوم راهنمایی هستی؟گفتم آره.با حرص نگام کرد گفت چرا الکی میگی رشته ت تجربیه بهم برخورد با عصبانیت گفتم خب برا پزشکی باید تجربی بخونم دیگه .عصبانی شد گفت برو خونه اشتباه اومدی. داشت گریه م میگرفت گفتم خانم تو رو خدا اخراجم‌نکنین من که چیزی نگفتم گفت اخراجت نکردم الان شیفت دبیرستانه شیفت راهنمایی بعد از ظهره.بعد سرمو انداختم پایین و در حالیکه معاون با تاسف نگام میکرد فلنگو بستم.تازه با این آیکیو میخاستم دکترم بشم?

1399/11/24 22:50

سلام دوستان ازامشب رمان میزارم امیدوارم دوست داشته باشین ?دوستان فقط شب به شب بقیه رمان میزارم چون پارت هاش زیاده همه بتونن بخونن

1399/12/10 01:29

♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨


#پارت131
#پرستار_شیطنت_هایم


بدون اینکه جوابشو بدم نگاهش کردم، وقتی دید قصد پایین اومدن ندارم زیر لب چیزی زمزمه کرد و چشماشو تو حدقه چرخوند

وقتی اومد سمتم و در و باز کرد یه لبخند ریز پیروزمندانه اومد روی لبم

_چته چرا پیاده نمیشی؟

با دیدن خندم با حرص گفت:

_ فکر کنم مغزت تو پهلوته! که با خوردن به دنده آسیب دیده، به چی میخندی بچه؟

سریع لبخندمو جمع کردم و با حرص گفتم:

_من کلا آدم شیرین عقل میبینم مثل خودش رفتار میکنم معذب نشه

دستمو گرفت و بازم همون پروسه ی تکراری! "عین کش تنبان کشیده میشود"

با حرص گفتم:

_باهام درست برخورد کن مثلا من مریضم

_آره از زبون پنجاه متریت معلومه

پشت چشمی براش نازک کردم ریموتو زد و با هم راه افتادیم سمت ورودی رستوران

دم در یه مرد کت شلواری وایستاده بود که با دیدنمون کلشو بالا پایین کرد

وقتی وارد شدیم چشم چشم کردم بچه هارو پیدا کنم، یه گوشه ی دنج رستوران نشسته بودن، وقتی بهشون رسیدیم همشون یه جور عجیبی نگاهمون کردن

ماریا زودتر از همه به خودش اومد و لبخند زد:

_چه عجب اومدین داشتیم ناامید میشدیم

علیسان با حرص گفت:

_یه ربعت شد 40 دیقه

صندلی رو عقب کشید و نشست، منم عین خیار چنبر همونجا وایستاده بودم! چیه الان انتظار داری برات صندلی عقب بکشه بگه بیا بشین پرنسس زیبا؟

1400/01/31 01:47

#پارت_1_واحد

1400/04/21 17:43