_???_____________
#پارت_41 رمان #ماه_دریا
سارا : گفتی که یهو غیبش میزنه ؟
حسنا- آره چطور مگه میشناسیش ؟
- نمیدونم شاید ولی نمیدونم خودشه یا نه به هرحال ول کن این حرفا رو بگو ببینم اوضاع کارگاه چطوره کارا خوب پیش میره یا نه؟
- بله کارا خوب پیش میره همه مشغول کارن بابام تازگیا یه جواهر ساز خیلی ماهر استخدام کرده که کارش حرف نداره از هر انگشتش یه هنری میباره جواهرات خوب و باکیفیتی درست میکنه که طرفدارای زیادی پیدا کرده که البته همش به لطف اون الماسای اشک تمساحته شرکت فروش خوبی داره و ما سود خوبی داشتیم تو نگران کارای اینجا نباش من خودم هستم با اینکه سرمون از همیشه شلوغتر ولی خودم حلش می کنم نگران نباش سرت تو کار خودت باشه گند نزنی
- خیلی بیتربیت شدی حسنا
بازم خدا رو شکر که همه چی خوب پیش میره باید ببخشید حسنا من تمام زحمتام روی دوش تو و باباته واقعاً شرمندم جبران می کنم (مودب بودن چه سخته خدایا منو گااااو کن)
- زر زر نکن بینم بابا چه زحمتی؟ بده یه لقمه نون حلالم ما داریم از قِبل جنابعالی میخوریم؟راستی سارا میخوای برای فردا چند نفر و برات استخدام کنیم ممکن توی دردسر بیفتیها
- نه نیازی نیست مثل اینکه کمک از غیب رسیده تو نگران نباش
- چی؟کمک از غیب رسیده منظورت کیه؟؟
- حالا بعدا بهت میگم من فکرام و کردم مشکلی پیش نمیاد تو نگران نباش من مواظبم
- باشه پس ما برای فردا عصر برات بلیت میگیریم تونگران نباش فقط به موقع اونجا باش تا به پرواز برسی
- باشه حتماًپس تو ساعت پرواز و بهم اطلاع بده
- باشه بهت خبر میدم حالا اگه کاری نداری شرِّت و کم کن سارا جون چون من خوابم میاد میخوام بخوابم
- الهی خواب بهخواب بری جزززز جیگر بزنی میدونی کارم بهت گیره خوب به فحش بستی منو نکبت چمچاره باشه بگیر بکپ انقدرم زر نزن
همینطوری داشتم نطق میکردم که یهو یه چیزی یادم افتاد
- عه عه صبر کن حسنا بابات تهرانه؟
حسنا: اگه گذاشت من بخوابم آره بابا دیروز رسیده حالا میزاری کپه مرگم و بزارم بخوابم؟
- باشه بکپ انگار قرص خواب خورده شبت پر هیولا...
تق تلفنو قطع کردم
خوب اینم از بلیط حل شد حالا باید بگیرم بخوابم تا کمی استراحت کنم خیلی خوابم میاد رفتم با همون حوله ی حموم گرفتم خوابیدم صبح با آلارم گوشیم از خواب پریدم آخه الان چه وقت زنگ زدنه وای خدا چقدر خوابم میادچی میشد من یکم دیگه میخوابیدم خیلی خسته و بی حالم از بس خمیازه کشیدم چونم از جاش در رفت بهتر پاشم برم یه آبی به صورتم بزنم که شاید خواب ازسرم بپره
_???_____________
1400/09/30 14:46