عروس برادرم✨♥️
#Part141?
**
خواب های عجیبی می دیدم تا صبح... با سردرد شدیدی از خواب پریدم
کل وجودم درد میکرد..
سعی کردم از جام بلند شم
که
دردِ بدیو زیر دلم حس کردم
آخی از دردِ شدیدش از میون لب هام خارج شد .
دستمرو محکم رو دلم فشردم..
نمی تونستمرو تخت بشینم چون بدجور زیر دلم تیر میکشید.
م....ایعی رو بین پام حس میکردم..
آب دهنمو قورت دادم نکنه پ... شدم؟
یهو چشم هام گرد شد .. چرا این تشک انقدر نرمه؟؟
نگاهم به زیر سرم که افتاد
چشم هامگردتر شد..
من من چرا رو تختم؟
اصلا.. اصلا اینجا کجاس؟ این... اینجا اتاق کیه؟
⊰᯽⊱┈── ✨ ⃟♥️──┈⊰᯽⊱
1401/09/23 22:51