?⚘?⚘?⚘?
? اربــابــِ عــمارتـــ?
#پارت_268
سعی کردم طبیعی جلوه کنه
مثلا از خارج کشور اومده بودم
پس نباید همچین چیزایی واسم عجیب میبود
ولی خب نمیشد جلوی نَفسم رو بگیرم
به روی خودم نیارم کجام...
خواستم صندلی بیرون بکشم و بشینم
با نشستن دستهای داغ ارمان روی دستم متوقف شدم
نگاهم ناخوداگاه سمتش چرخید
اروم صندلیو بیرون کشید
با لبخند اشاره کرد
_ بشین خانومم
امشب داشتم زیادی چیزای عجیب میدیدم
میترسیدم واسه قلبم خوب نباشه
از تعجب و شک زیاد سکته بزنم
نشه همچین شبی به عنوان خاطره ثبت بشه
|?| ✨??「 ????↬@FiLM_SRIALO...*」
1401/11/20 22:32