حسین ی مقدار پول نقد آورد خونه گفت برا، دوستمه بعد الان برد رفتم پایین دیدم داده ب مامانش. مامانشم تا من رفتم قایمش کرد ب حسین گفتم مگ نگفتی برا دوستمه چرا بردی دادیش ب مامانت مگ من دزدم یا ب من اعتماد. نداری.زنگ زد مامانش گفت آیدا اونجاست گفت آره. بعد نمیدونم چی گفت قط کرد منم بهش گفتم *** تو این همه سال ک من با تو زندگی کردم وفلان بعد برگشته میگ دادم بهش ک دوستم بره ،ازش بگیره بجون آریا برا من نیست .بعد دوستش همش میره پیش حسین تا حالا سابقه نداشته اینجوری پیش بیاد کثافت حرومی جلو خواهر و مادرش خوردم کرد?
1401/10/08 18:22