♥️✨♥️✨♥️✨
#برزخ_ارباب
#پارت_613
سرم رو بلند کردم و با نفرتی که سعی داشتم پنهانس کنم تا عصبی تر نشه، گفتم:
_ خب مرحله ی بعدش چیه؟
_ اینو قبول میکنی که ادامه اش رو بگم؟
با بغض سرم رو تکون دادم و آروم گفتم:
_ قبول میکنم
_ خوبه
_ شرط بعدیت؟
_ تا زمانی که کمرت خوب بشه وقت داری عاشقم بشی چون بعد از اون دیگه مثل الان باهات خوب رفتار نمیکنم و باید دوباره ارضام کنی!
اخمام رو تو هم کشیدم و گفتم:
_ اما تو قول دادی
_ قولِ من مال قبل امشب بود، یادته موقعی که قول میدادم بهت گفتم حواسم رو جمع کن که عصبیم نکنی!
دلم نمیخواست باهاش حرف بزنم و بحث کنم!
فقط دلم میخواست بخوابم و دیگه بیدار نشم...
یا اینکه بخوابم و وقتی که بیدار میشم ببینم که همه ی این اتفاقات فقط یه کابوس بوده و الان دیگه تموم شده...
_ فهمیدی یا نه؟ الو با تواما!
نگاهم رو ازش گرفتم و با صدایی که از ته چاه میومد، گفتم:
_ فهمیدم
_ خوبه، حالا میتونی کپه ی مرگت رو بذاری
|?| ✨??「 ????↬@Romaan__Nab...」
♥️✨♥️✨♥️✨
#برزخ_ارباب
#پارت_614
با این حرفش دوباره قطره های اشک از چشمام سرازیر شد و حالم رو بد کرد!
به حدی بدبختی داشتم که حتی دل خودمم برای خودم میسوخت و آتیش میگرفت.
کمرم درد میکرد و نمیتونستم دراز بکشم، بخاطر چی؟ بخاطر مسخره بازی های اون عوضیِ حرومزاده!
_ چرا باز آبغوره گرفتی؟
اشکام رو پاک کردم و آروم و با بغض گفتم:
_ کمرم درد میکنه نمیتونم دراز بکشم
_ همونطور که پاشدی، همونطورم دراز بکش
_ اون موقع با شوک و ترس از جا پریدم و درد الانمم بخاطر همونه!
_ خب الان چیکارت کنم؟
_ زخم زبون نزنی بسه
پوزخندی زد و با لحن پر از خشمی گفت:
_ زخم زبون؟ اینا رو زخم زبون به حساب نیار چون قراره بدترش به سرت بیاد
نفس پر از دردی کشیدم و دستم رو روی گوشام گذاشتم.
دلم نمیخواست صداش رو بشنوم...
|?| ✨??「 ????↬@Romaan__Nab...」
♥️✨♥️✨♥️✨
#برزخ_ارباب
#پارت_615
صداش برای من عین یه مَته بود که تو سرم فرو میرفت و اعصابم رو به هم میریخت!
ای کاش یا من کر میشدم و یا اون لال میشد تا انقدر زجرم نمیداد.
ای کاش یه راهی جلوی پام میذاشت تا بتونم از این جهنم و برزخی که برام ساخته بود راحت بشم
و برگردم جایی که بهش تعلق دارم
هزاران هزار ای کاش تو ذهنم بود اما هیچکدوم انجام شدنی نبود و فقط در حد یه حسرت بود...
وقتی دیدم دیگه صدایی نمیاد، دستم رو از روی گوشام برداشتم و چشمام رو هم باز کردم.
به تخت بهراد نگاه کردم و با دیدنش که راحت و آسوده روی تخت خوابیده بود، اخمام رو توی هم کشیدم!
_ ازت متنفرم، با تمام وجودم ازت متنفرم
_ یکاری نکن همین الان پاشم کارت رو
1402/01/05 00:58