The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

کودک متعادل

70 عضو

پاسخ به

#نشست11 ( #امنیت2 )

پرش به نشست قبل?

1402/05/25 22:42

ادامه دارد.....

1402/05/25 22:43

خشونت های کلامی:
در خشونت های فیزیکی، آقایان سرآمد هستند و در خشونت های کلامی خانم ها سرآمد هستند. زبان نیش دار، توهین، تحقیر، نفرین،
مقایسه... زبان نیش دار یك سوزن کوچولو است که خانم ها خوب بلدند که به کجا بزنند و بعد از زدن هم آرام می ایستند و طرف از درد به خودش می پیچد
ولی خانم اذعان می کند که "مگه من چی گفتم؟" "خوب حقیقت تلخه من هم حقیقت را گفتم اگه حرف بدی زدم یکی بزن تو دهنم".
خشونت کلامی در شکل های مختلف، متأسفانه در جامعه ی ما خیلی زیاد است. ما باید خیلی روی کلام و حرف زدن هایمان کار کنیم. ما اصلا بلد نیستیم
قشنگ حرف بزنیم. به قول دکتر هایم جینات، زبان نیشدار تیرهای زهرآگینی است که باید به سمت دشمنان ما پرت شود. زبان نیشدار روح انسان ها را بیمار
می کند و آسیب می زند. فکر نکنید فقط حرف است و گفتیم و تمام شدو ما خیلی وقت ها فقط در عرض سه ثانیه یك چیزی می گوییم ولی سی سال نمی
توانیم درستش کنیم.
مرحوم مادر بزرگم یك قصه ای در کودکی برایم تعریف کرده است که بسیار زیباست. قصه ی دوستی یك خرس و یك هیزم شکن است که سال ها در کوه
با هم دوست بودند و با هم غذا می خوردند. یك روز هیزم شکن برای ناهار آش پخت، خرس که می خواست آش را بخورد شروع کرد با زبانش لیس زدن و با
سر و صدای زیاد خوردن؛ هیزم شکن کلافه شد و گفت: درست غذا بخور، حالم رو بهم زدی با این غذا خوردنت. خرس دیگه غذا نخورد و کنار رفت و صبر کرد
هیزم شکن غذایش را تمام کند. گفت: برو و تبرت را بیاور و بزن توی سر من. هیزم شکن گفت آخه برای چی؟ ما با هم دوست هستیم. خرس گفت: همین که
میگم یا می زنی یا از بالای کوه پرت می کنمت پایین. هیزم شکن هم تبر را برداشت و زد توی سر خرس و خون آمد و بیهوش شد. هیزم شکن فرار کرد و تا
یکی دو سال سراغ خرس نرفت اما بعد از چند وقت طاقت نیاورد و رفت ببیند که خرس زنده است یا نه. دید که خرس سالم است و مشغول کار خودش است،
سالم و احوالپرسی کرد، گفت چه قدر خوشحالم که می بینم حالت خوبه، آخه خودت گفتی بزن من که نمی خواستم بزنم. خرس گفت: نگاه کن ببین زخم
خوب شده یا نه؟ هیزم شکن نگاه کرد و گفت: آره خدارو شکرخوبه خوبه و جایش هم نمانده. خرس گفت: ولی جای زخم زبونی که زدی هنوز جایش مانده،
زخم تبر خوب شد ولی زخم زبون هنوز جاش مونده.

1402/05/28 21:19

خشونت های کلامی:
در خشونت های فیزیکی، آقایان سرآمد هستند و در خشونت های کلامی خانم ها سرآمد هستند. زبان نیش دار، توهین، تحقیر، نفرین،
مقایسه... زبان نیش دار یك سوزن کوچولو است که خانم ها خوب بلدند که به کجا بزنند و بعد از زدن هم آرام می ایستند و طرف از درد به خودش می پیچد
ولی خانم اذعان می کند که "مگه من چی گفتم؟" "خوب حقیقت تلخه من هم حقیقت را گفتم اگه حرف بدی زدم یکی بزن تو دهنم".
خشونت کلامی در شکل های مختلف، متأسفانه در جامعه ی ما خیلی زیاد است. ما باید خیلی روی کلام و حرف زدن هایمان کار کنیم. ما اصلاً بلد نیستیم
قشنگ حرف بزنیم. به قول دکتر هایم جینات، زبان نیشدار تیرهای زهرآگینی است که باید به سمت دشمنان ما پرت شود. زبان نیشدار روح انسان ها را بیمار
می کند و آسیب می زند. فکر نکنید فقط حرف است و گفتیم و تمام شدو ما خیلی وقت ها فقط در عرض سه ثانیه یك چیزی می گوییم ولی سی سال نمی
توانیم درستش کنیم.
مرحوم مادر بزرگم یك قصه ای در کودکی برایم تعریف کرده است که بسیار زیباست. قصه ی دوستی یك خرس و یك هیزم شکن است که سال ها در کوه
با هم دوست بودند و با هم غذا می خوردند. یك روز هیزم شکن برای ناهار آش پخت، خرس که می خواست آش را بخورد شروع کرد با زبانش لیس زدن و با
سر و صدای زیاد خوردن؛ هیزم شکن کلافه شد و گفت: درست غذا بخور، حالم رو بهم زدی با این غذا خوردنت. خرس دیگه غذا نخورد و کنار رفت و صبر کرد
هیزم شکن غذایش را تمام کند. گفت: برو و تبرت را بیاور و بزن توی سر من. هیزم شکن گفت آخه برای چی؟ ما با هم دوست هستیم. خرس گفت: همین که
میگم یا می زنی یا از بالای کوه پرت می کنمت پایین. هیزم شکن هم تبر را برداشت و زد توی سر خرس و خون آمد و بیهوش شد. هیزم شکن فرار کرد و تا
یکی دو سال سراغ خرس نرفت اما بعد از چند وقت طاقت نیاورد و رفت ببیند که خرس زنده است یا نه. دید که خرس سالم است و مشغول کار خودش است،
سلام و احوالپرسی کرد، گفت چه قدر خوشحالم که می بینم حالت خوبه، آخه خودت گفتی بزن من که نمی خواستم بزنم. خرس گفت: نگاه کن ببین زخم
خوب شده یا نه؟ هیزم شکن نگاه کرد و گفت: آره خدارو شکرخوبه خوبه و جایش هم نمانده. خرس گفت: ولی جای زخم زبونی که زدی هنوز جایش مانده،
زخم تبر خوب شد ولی زخم زبون هنوز جاش مونده.

1402/05/28 21:24

چه کار کنیم؟
اقتدار را تمرین کنید. آدم های مقتدر همیشه زیبا و پخته حرف می زنند. عنان و اختیارشان را دست عواطف و احساست نمی دهند تا هر چه
به دهانشان می آید بگویند. همه ی ما یك خزانه ی لغات و حرف های زشت داریم. چه قدر شکایت می کنیم که فرزندم حرف بد می زند! اولین سؤالی که از
این مادرها می پرسم اینه که: مگه شما خودتان حرف بد بلد نیستید؟ همه ی ما حرف بد بلدیم پس بی تربیت هستیم؟ ما می دانیم که کجا نباید این حرف
ها را بزنیم که متأسفانه خیلی وقت ها هم نمی دانیم، پدر پشت فرمان نشسته و یك نفر می پیچد جلویش، سرش را بیرون می کند و یك جای سالم برای او
فامیلش باقی نمی گذارد و بعد هم به بچه اش می گوید که حرف بد نزن! خوب معلومه که نمیشه!! همه ی ما خزانه لغات زشت داریم ولی چگونه از آن استفاده
می کنیم؟ با هر اتفاقی چشممان را می بندیم و هر چه از دهانمان بیرون می آید می گوییم و بعد هم میگیم ببخشید عصبانی بودم!! اتفاقاً زمانی که عصبانی
هستیم اگر کنترل داشتیم، هنر کرده ایم در شرایط خوشحالی که به همدیگه ناسزا نمی گوییم. ادب حرف زدن و ادب خوش گویی یاد بگیریم. من خوشگویی
را مقابل خوشنویسی گذاشته ام. وقتی خط مان بد است چه کار می کنیم، می رویم کلاس و سرمشق می گیریم تا خوشنویس شویم. در مورد خوشگویی هم
همین است کتاب های ادبی و رمان بخوانیم و سعی کنیم از آن کلمات استفاده کنیم، بعضی از کلمات را انتخاب کنیم و جمله سازی کنیم و در طول زندگی
به کار ببریم. بررسی کنیم ببینیم با یك سری کلمات زیبا و جدید چگونه می توانیم قربان صدقه برویم؟ یا با همسرمان چه طوری می توانیم به گونه ای جدید
صحبت کنیم. در ادبیات سنتی کلمات نفیس بسیاری داریم از این گنجینه ها استفاده ببریم. قرار نیست عصبانی نشویم و اعتراض نکنیم، بلکه می خواهیم
تمرین کنیم در اوج ناراحتی و عصبانیت هم بدانیم از چه کلماتی استفاده می کنیم و چه قدر ادب حرف زدن بلدیم؟ مَثل معروفی هست که میگه : بفرما و
بشین و بتمرگ، یك معنی را می دهند ولی ما از کدام برای برقراری ارتباط استفاده می کنیم. باز هم منظور ما تصنعی صحبت کردن هم نیست بلکه منظور
زیبا کردن زبان محاوره ای مان است. من همیشه به مادرها توصیه می کنم که وقتی تلویزیون نگاه می کنند و رادیو گوش می کنند، فن بیان را یاد بگیرند و
دائم با یك لحن و صدا صحبت نکنند. یك جاهایی لازم است که لطیف و یا درشت و جاهایی هم الزغمه که محکم صحبت کنیم. اوایل سخت خواهد بود چون
ما عادت به محاورهای امروزی کرده ایم. ما می گوییم سلام ولی در جواب "چاکرم" می شنویم. ادبیات را مطالعه کنیم و تمرین کنیم تا بچه ها هم یاد

1402/05/28 21:31

بگیرند.

1402/05/28 21:31

خشونت های عاطفی:
طرد، قهرکردن، محبت مشروط، نمی خوام ببینمت، برو دیگه دوستت ندارم، دیگه مامانت نمیشم، اصلاً با من حرف نزن، برو از جلوی
چشمم دور شو، سردی عاطفی و حتی طردهای فیزیکی مثل: می برم میذارمت سر راه.
پدر و مادر برای کودک مثل خدا هستند وقتی او را طرد می کنند دیگر
هیچ منبع امنیتی در دنیا برای کودک باقی نمی ماند و در نتیجه کودک شروع می کند به ساختن قلعه ی تنهایی اش و ارتباطش را با دیگران قطع می کند.
یادتان باشد والدین برای کودک حکم خدا و ماورا را دارند و والدین جانشین خدا برای کودک زیر 6 سال هستند وقتی که کودک نمی تواند به آنها اعتماد کند
دیگر نمی تواند به هیچ احدی اعتماد کند.
سردی عاطفی یا سردی روابط- بچه ها یك فضای فیزیکی زندگی دارند به نام خانه. اگر در این فضا گرمای عاطفی وجود نداشته باشد و فقط به گرمای شوفاژ
و بخاری بسنده کنیم، این جا دیگر خانه و آشیانه نیست بلکه ساختمان است. تفاوت خانه و ساختمان در این نکته است، می گوییم ساختمان وزارتخانه،
ساختمان فرمانداری. این مکان ها فضاهای تأسیساتی هستند که در آن ها یکسری کار انجام می شود ولی تبادل عاطفی صورت نمی گیرد. اما در خانه رابطه
ی عاطفی تبادل می شود، گرمای عاطفی وجود دارد مثل گلخانه که اگر این رابطه ی عاطفی وجود نداشته باشد بچه ها پژمرده و ناامن می شوند. این کافی
نیست که فقط در محیط خانه توهین نکنیم و دعوا نکنیم بلکه باید گرمی عاطفی داشته باشیم. اگر در خانه این گرمای عاطفی را نداریم باید دنبالش باشیم و
بررسی کنیم و کار کنیم. در حال حاضر سردی عاطفی در خانواده های ما خیلی زیاد شده است. سردی عاطفی فقط توهین و دعوا نیست بلکه ممکن است در
کمال ادب و احترام، فقط یك همزیستی مصالحت آمیز بین اعضای خانواده حاکم باشد که به آن سردی عاطفی می گوییم. ما باید یاد بگیریم که فضای خانه
مان را از نظر عاطفی گرم کنیم. برای ایجاد گرمای عاطفی چه کار باید کنیم؟
* کار را از وجود جدا کنیم. بچه ها یك کار انجام می دهند و یك وجود دارند، این دو از هم جدا هستند و بچه ها خیلی خوب تفاوت این دو را می دانند.
کودک بسیار خوب عمل و درون افراد را تشخیص می دهد و می تواند از هم تفکیك کند. تمرین کنیم عمل کودک را از وجود او جدا کنیم. محبت والدین
مال وجود کودک است و ربطی به عمل او ندارد. محبت حق و نیاز کودک است . ما خیلی وقت ها به خاطر کاری که کودک انجام داده، وجود او را آسیب می
زنیم. محبت و گرمی عاطفی مال وجود کودک است و هیچ قید و شرطی ندارد. فرزندمان کار بدی انجام داده، "قربونت برم، بچه ی من هستی، کارت جدا
مجازات خودش را دارد، وجودت

1402/06/16 18:02

جدا". با حرف های زشت و ناسزا و طرد به شخصیت و وجود کودک تعرض نکنید. بسیاری از معضلات جامعه ما که حل نمی
شود به خاطر این است که ما کار و وجود را یکی می کنیم. اگر بخواهیم اعتیاد را ریشه کن کنیم باید کار و عمل را از وجود جدا کنیم. معتاد وجودش با ارزش
است چون وجود انسانیت است. آدم گناه کار، وجودش باارزش است ولی کارش نه چون خالف چهارچوب بوده و برخورد خاص خودش را دارد.

1402/06/16 18:02

دوستت دارم مال خود کودک است نه برای کار کودک. حمایت مال کودک است. محبت شرط ندارد. محبت والدینی بی قید و شرط است. هر کاری کنی مال خودمی. همه ی عالم و آدم محبت با قید و شرط دارند غیر از والدین و اصلاً تفاوت پدر و مادر با بقیه در این است که محبت پدر و مادر بی قید و شرط است هر چه که باشد.
خشونت شخصیتی:
ما راجع به شخصیت 5 جلسه صحبت خواهیم کرد و الان فقط به این خشونت ها یك اشاره می کنیم و فقط رفتارهایی را می گوییم باعث ناامنی کودک می شود.
1- مظلوم نمایی – این حالت در مادرها زیاد است که متأسفانه امروزه در پدرها نیز پدیدار شده. مثل شکستن خودمان در برابر کودک. مثل مواقعی که بچه ای
مادرش را می زند و مادر شروع به گریه کردن ساختگی می کند "ببین مامان رو اوف کردی" این کار مظلوم نمایی است. از این حالت پیش پا افتاده شروع می
شود تا حالات خیلی بدتر. با این کارها می خواهیم به بچه نشان بدهیم که ببین من چه قدر ستم کشیده ام فقط به خاطر تو. این کار والدین و درک مظلوم آن ها در مقابل برای کودک احساس گناه ایجاد می کند. اکثر ما پدر و مادرهای مظلوم نمایی داشته ایم و خودمان با احساس گناه بزرگ شده ایم.
2- استفاده ابزاری از کودک در مناقشات همسران – هر پدر و مادری که اذعان می کند هر کاری می کنم به خاطر بچمه، من به او پرخاش می کنم. ما بچه ها
را تبدیل به کیسه خاکریز جبهه هایمان کرده ایم. پدر و مادر به هم تیراندازی می کنند و بچه را وسط گذاشته اند و هر چه تیر است می خورد به کودک. بچه
ها را نسبت به طرف مقابل چه پدر و چه مادر بدبین نکنید. خیلی می بینیم که والدین با باج های عاطفی، کودک را به طرف خود می کشند، با خریدن های افراطی و یا محبت های بی موقع کودک را به اردو گاه خود می کشند، "بیا پیش من مامان یا بابا رو ول کن". حالت بسیار حاد این موضوع را در یکی از مراجعین داشتیم که خانواده ای برای دختر 24 ساله شان مشکل داشتند، در حالی که پدر و مادر با هم زندگی می کردند و اصلاً هم حاضر به جدایی نبودند اما پدر به دخترش می گفت: دعا کن مادرت بمیرد من برات یك خونه ی مستقل می خرم و مادر می گفت دعا کن پدرت بمیرد من برات یك ماشین آخرین مدل می خرم! این دختر به مرحله ای رسیده بود می خواست آدمکش استخدام کند تا هردویشان را بکشد و آرزو می کرد که هردو بمیرند تا راحت شود.
تا زمانی که زن بودن را مقدم بر مادر بودن و مرد بودن را مقدم بر پدر بودن بدانیم، از بچه ها به عنوان ابزار استفاده خواهیم کرد. آن دختر فقط و فقط به دلیل منیت های پدر و مادرش فنا شد.
زمانی که دعوایمان می شود، احترام به یکدیگر را نباید فراموش کرد. و زمانی که کودک

1402/06/19 09:42

از دعوای ما ناراحت می شود باید با صداقت بگیم که آره ما کمی
ناراحتیم، مامان تو بهترین مادر دنیاست و پدر تو بهترین پدر دنیاست ولی ما کمی از دست هم ناراحت هستیم. به این شکل و با تأئید هردو طرف از بچه ها استفاده ابزاری نخواهد شد.
3- عدم افتخار به بچه ها – چه نگاهی به فرزندمان داریم؟ آیا به وجودش افتخار می کنیم؟ ایده آل طلبی، کمال گرایی و نمره ی بیست خواستن مانع از این می شود که بتوانیم به فرزندمان افتخار کنیم. بچه ی ما هر چه که باشد باید با افتخار به او نگاه کنیم. زیبا ترین و جذاب ترین و بهترین هدیه ی خداوند برای من تو هستی. در بخش احترام به جسم اشاره کردم، به تمام وجود و ماهیت فرزندمان افتخار کنیم تا او یاد بگیرد به خودش افتخار کند. همین که هستم باعث افتخار پدر و مادرم هستم، اشتباه نکنید منظور خودشیفتگی نیست. این دو عظمت (پدر و مادرم) به وجود من افتخار می کنند، آفرین به من، این حالت
رضایتمندی از خود خواهد بود
4- سرزنش مداوم – ما از سرزنش کردن به عنوان یك روش تربیتی استفاده می کنیم. و یا از سرزنش به عنوان ایجاد انگیزه استفاده می کنیم.

1402/06/19 09:43

چه کنیم که خشونت شخصیتی نداشته باشیم:
اقتدار- ارتباط مؤثر- واقعیت گرائی در مقابل ایده آل طلبی- تأیید وجود کودک- نقد عمل.
متأسفانه ما درست عکس عمل می کنیم و وجود را نقد می کنیم و عمل را تأیید و تشویق می کنیم به همین دلیل نمی توانیم با هم خوب ارتباط برقرار کنیم. ما خیلی راحت لقب می دهیم. در ارتباط مؤثر نقد کردن، اول با تأئید طرف مقابل شروع می شود. وقتی اول طرف مقابل را تأیید می کنیم، مقاومت ها می شکند و پذیرش برای اشکال کار بالا می رود. اما وقتی با تکذیب و عیب جویی شروع کنیم، مقاومت به وجود خواهد آمد حتی شنوایی طرف مقابل بسته خواهد شد.
خشونت آموزشی:
تمام آموزش های زود هنگام بچه ها شامل خشونت آموزشی است که کودک را ناامن می کند. اکثر بچه هایی که به مراجعه می کنند و مشکل دارند یکی از مسائلی که در آن ها پیدا می کنیم، اضطراب آموزش است. یکی از علامت های آن، سؤال کردن زیاد و وابستگی زیاد به کامپیوتر و تلویزیون
است. مغز دو نیمکره دارد، راست و چپ. نیمکره ی راست بخش شهودی و احساسی و خلاقیت انسان است که در 6 سال اول این نیمکره فعال است و نیمکره ی چپ از پایان 6 سالگی آرام آرام شروع به فعالیت می کند و در 7 سالگی غالب می شود. نه این که نیمکره ی راست کامل خاموش می شود بلکه دو بخش عقل و احساس در تعادل قرار می گیرند . به همین دلیل است که من همیشه میگم کودک زیر 6 سال عقل ندارد. نه این که واقعاً عقل ندارد بلکه منظور اینه که در 6 سال اول تقدم با نیمکره ی راست است که بخش احساسات مغز است و تعقل در این نیمکره نیست. حال ما با آموزش های زود هنگام در زیر 6 سال به نیمکره ی چپ مغز کودک فشار وارد می کنیم. آموزش های انتزاعی از 7 سال به بعد شروع می شود.

1402/06/19 09:43

آموزش هایی که در حال حاضر در جامعه ی ما هنجار شده است، آموزش های زود هنگامی هستند که کاملاً روی سیستم مغز فشار می آورند.در این سن هم مغز آمادگی ندارد چون نیمکره ی تعقل هنوز فعال نشده و نیز شبکه ی عصبی شکل نگرفته است در نتیجه آموزش، آشفتگی ایجاد می کند و کودک را دچار ناامنی و اضطراب می کند.
برای زیر 6 سال یادگیری مهم است نه یاد دادن و وقتی ما روی یاددادن متمرکز می شویم، به مغز کودک فشار وارد می کنیم که حاصل این فشار، اضطراب و ناامنی در کودک است. در سنین مدرسه نیز تمرکز بر نمره و رتبه و مقایسه و رقابت، ناامنی های آموزشی هستند و اصلاً خود امتحان ناامنی آموزشی است که شکر خدا در حال حذف از سیستم آموزشی است.
چه کار کنیم تا خشونت آموزشی نداشته باشیم؟
تقویت یادگیری از طریق بازی. بچه ها به خصوص زیر 6 سال هر چه قدر بیشتر بازی کنند و در محیط تجربه کنند، امن تر خواهند بود و اضطراب آموزشی پایین تر خواهد آمد .

1402/06/19 09:44

خشونت های جنسی :
1-کنجکاوی - خشونت جنسی از کنجکاوی جسمی شروع می شود. بچه ها از سه سالگی به بعد راجع به بدنشان شناخت پیدا می کنند و می خواهند خودشان را با
دیگران مقایسه کنند. مثلاً دکتر بازی می کنند، این کارها همه کنجکاوی هستند. اما به ما بر می خورد و واکنش های تندی نشان می دهیم که این واکنش ها
باعث می شود کودک بدبین و مضطرب شود در صورتی که این کارهای کودک فقط کنجکاوی جسمی است. بچه ها را به خاطر کنجکاوی های جسمی مثل
دست زدن، تماشا کردن و به هم نشان دادن، تنبیه و مجازات نکنید و کتك نزنید بلکه به آرامی فضا را عوض کنید و وحشت ایجاد نکنید " بچه ها پاشین یك
بازی دیگه کنین"
2-آزار جنسی – ممکن است بچه ها مورد آزار جنسی قرار بگیرند. اگر کودکی مورد این آزار قرار گرفت مهمترین کار حمایت کامل از او است. مطلقاً در مورد او
اعمال خشونت نکنید. بچه ها را نباید به خاطر سوء استفاده ی جنسی مجازات های شدید کرد و مطلقاً نباید ترس و وحشت ایجاد کرد حتی باید چند برابر
بیشتر از او حمایت کرد تا به امنیت برسد. بچه هایی که آزار جنسی دیده اند و دچار خشونت والدین می شوند، در آینده خود طعمه هایی می شوند که مورد
حمله قرار خواند گرفت.
3-اطلاعات زود هنگام جنسی – در حال حاضر در بیشتر خانواده ها ماهواره هست و یا از جاهای دیگه می شنوند و بعضی صحنه ها که یك کودک نباید ببیند را
می بینند و دچار وحشت می شوند. مواردی داشتیم که والدین بی مبالاتی کرده اند و یا تلویزیون در دسترس بوده و کودک دیده و دچار وحشت شده تا جایی
که به روانپزشك نیاز بوده. اطلاعات زود هنگام جنسی کودک را ناامن می کند.فکر نکنید که خوبست که کودک همه چیز را بداند. قبول دارم که بچه ها در هر
سن، مناسب سن خودشان باید اطلاعاتی راجع به این موضوع داشته باشند ولی این اطلاعات باید به موقع و صحیح باشد..
اگر کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفت بدون خشونت باید از او حمایت شود تا ترمیم شود حتی به روانپزشك مراجعه شود تا دستورالعمل داشته باشیم که
آثار سوء آن در طول زمان ترمیم شود. در این مواقع باید حمایت تام و کمال کنیم تا اعتماد کودک به والدین حفظ و حتی تشدید شود.. باید حواسمان به
فرزندمان باشد و مراقبت آگاهانه از آن ها داشته باشیم. بچه ها را به امان خدا رها نکنیم. در مهمانی یا پارک و هر جای دیگر باید هر لحظه بدانیم کودک ما
کجاست؟ چه اتفاقی دارد می افتد؟ حتی اگر چند کودک در اتاق با هم باشند باید مراقبت آگاهانه داشته باشیم. نه مراقبت پلیسی و کارآگاه بازی،این گونه
مراقبت منجر به عدم اعتماد می شود.
دانش مان را بالا ببریم و اطلاعات زودهنگام به

1402/06/19 10:01

بچه ها ندهیم. بعضی از والدین به خصوص پدرها عقیده دارند همه چیز را باید به بچه ها یاد داد، خیر همه چیز
را در هر زمان و در هرجا نباید به بچه گفت و یاد داد بلکه باید کارشناسی شود.

1402/06/19 10:01

خشونت ها ی اقتصادی:
اولین ناامنی اقتصادی در خانواده، ترویج تفکر ندرت است. در خانه ها چه صحبت هایی رایج است؟ نداریم، نیست، گران میشه، قحطی
میشه و....صحبت نداری کودک را ناامن می کند. امروزه دغدغه ی خیلی از بچه ها همین است که بالاخره بابام پول داره یا نه؟ پول بابام تموم شده؟ اگر تمومشه
چی میشه؟ پدر و مادر باید تفکر وفور را در خانه حاکم کنند. تفکر وفور، خوش خیالی و گول زدن خود نیست بلکه ایجاد امنیت است. بعد از زلزله بم یك
کلاس مربیگری در بم داشتیم. طبیعتاً همه افسرده و ناراحت و غمگین بودند، اما در بین آنها یك خانم بود که معلوم بود بمی نیست و خیلی شاد وسرحال
بود، در یك آنتراک از او پرسیدم که چگونه این قدر شاد و سر حال است در حالی که فضای آن جا آدم ها را له می کرد؟ اذعان داشت که به خاطر کار همسرش
به بم آمده و این شادی را مدیون پدرشان هستند. پدر ایشان یك کشاورز ساده در شهسوار بوده است شب ها که به خانه می آمدند همه ی فرزندان را دور
خودشان جمع می کردند و می گفتند بچه ها آن زیر پله را می بینید،اون جا پر از پول است، هیچ *** به اندازه ی ما پول ندارد. ایشان گفتند ما می دانستیم
که آن جا پول نیست و فقط یك سری وسایل و بیل و کلنگ است اما هنوز هم مطمئن هستم اگر یك جایی گیر کنم پدرم از زیر پله پول می آورد. تفکر ندرت
و تفکر وفور به کمیت بستگی ندارند. بسیاری از ثروتمندان، فقیر هستند و بسیاری از فقیران، ثروتمند هستند. چون فقر و ثروت یك برداشت ذهنی و یك باور
ذهنی است. جهان هستی جهان وفور است و اصلاً لازم نیست ما نگران باشیم.
یکی از حاضرین: این حالت، دروغ را به بچه ها یاد نمی دهد؟
آقای سلطانی: ابداً

1402/06/19 10:05

دروغ نیست و کاملاً صحیح است. وقتی می گوییم ندرت هست در واقع به بچه ها دروغ گفته ایم. جهان هستی، جهان وفور است ولی در حد نیازهای ما نه در
حد خواسته های ما. ما هیچ وقت برای تأمین نیازهای مان لنگ نخواهیم ماند.
2-ایجاد مضیقه – بعضی خانواده ها با پول ندادن و هزینه نکردن، ناامنی ایجاد می کنند و نقطه مقابل آن بعضی خانواده ها با زیاد هزینه کردن، ناامنی ایجاد می
کنند یعنی افراط و تفریط. باید به تعادل فکر کنیم. مشاور مدرسه ای راهنمایی در شمال تهران تعریف می کرد که در مدرسه دزدی شد . دزد را پیدا کردند و
دیدند یك دانش آموز بسیار ثروتمند. پدرش را به مدرسه خواستند، به گریه افتاد و التماس کرد که یك نوک پا به منزل ما بیایید و وضع زندگی من را ببینید.
به زور ایشان را به منزلشان بردند، با یك خانه مجلل و با شکوه روبه رو شدند که هر اتاقش مخصوص یك چیزی بود، بدنسازی، موسیقی، کتابخانه و اتاق
خواب مجلل برای فرزند و غیره. پدر گریه می کرد و می گفت این وضع زندگی من است و من فقط همین یکدونه پسر را دارم و حتی در گنجه ای را باز کردند
که پر از پول بود و گفتند که این ها در اختیار همسرم و پسرم است آنوقت پسر من میاد دزدی میکنه؟؟؟؟؟ واقعاً درد دارد و این دوست مشاور اذعان کرد که
به ایشان گفتم حالا که وضع زندگی شما رو دیدم اگر این پسر دزدی نمی کرد تعجب می کردم چون شما هیچ انگیزه ای برای زندگی کردن برای فرزندت به
جا نگذاشته ای.! انسانی که انگیزه ندارد، ناامن است. در فضای اقتصادی هم ندرت و هم اسراف هر دو انسان را ناامن می کند. ما بایدبای اقتصاد خانواده برنامه
داشته باشیم.
نگران نباشید همه چیز در همه جا و در دنیا هست و ما هیچ وقت با مشکل برنخواهیم خورد. تا زمانی که بدانیم چه نیازی داریم و چه خواسته ای داریم؟ و
تفاوت نیاز و خواسته را بشناسیم. بچه ها باید مطمئن باشند که نیازهایشان حتماً برآورده می شود ولی خواسته هایشان نه و محدودیت خواهد داشت. برای
مسائل مالی هم باید برنامه و ریتم داشته باشیم. چند نفر از ما برنامه ریزی اقتصادی خانوادگی داریم و فرزندان هم شاهد آن هستند. امروزه متأسفانه شاهد
هستیم که تفکر مادی جای همه چیز را در خانواده ها گرفته است. اگر در اشتباه تفکر مادی بیفتیم، درست کردن آن خیلی سخت خواهد بود. جهان هستی،
جهان هماهنگی مادیت و معنویت است. مخروط را به یاد آورید، مادیت مهم است و معنویت ارزش است و هماهنگی بین این دو لازم است.

1402/06/19 10:09

خشونت دینی –
هر تفکری که خدا را از بچه ها بگیرد به انسان و به بشریت خیانت کرده است. من به هیچ دین و مذهبی کار ندارم بلکه با باورها و تفکرات
کار دارم. ما سال های پر تلاطمی پیش رو داریم و قرن آینده قرن بی ثباتی هاست . متأسفانه بچه های ما در مرکز این تلاطم قرار دارند. تنها پشتیبان و تنها
چیزی که می توانیم به آن تکیه کنیم »خدا« است. ترس از خدا در بچه ها ایجاد نکنیم. به خصوص بچه های زیر 6 سال و زیر 12 سال را مطلقاً از خدا
نترسانید. در این سن زمان شناساندن زیبایی و عظمت و جلال خداوند است. شخصیت کودک در خانواده شکل می گیرد و پدر و مادر برای کودک خدا هستند
پس هیچ *** جزء والدین در ایجاد این ترس نمی توانند تأثیر گذار باشند. رابطه ی انسان با خدا یك رابطه ی عاشقانه است جایی که ترس باشد عشق وجود
ندارد، یا ترس هست یا عشق. ما نمی توانیم هر دوی این ها را با هم داشته باشیم. اگر بچه را از خدا و مجازات بترسانیم، محبت خدا را از دل او بیرون کرده
ایم. سال های کودکی سال های ترس از عذاب نیست. البته بین خوف و ترس تفاوت است. خوف، ترس نیست و در دین ما روی خوف خیلی تأکید شده است.
خوف عظمت و جلال است. یکی از خصوصیات دوران کودکی حیرت است که این حیرت در بزرگسالی تبدیل به خوف می شود. در مقابل بناهای با عظمت چه
احساسی پیدا می کنید؟ خوف عظمت است. وحشت نیست، محبت است. اگر وحشت ایجاد شود بچه را ناامن کرده ایم و این ناامنی تا آخرین لحظه ی زندگی
همراه او خواهد بود.
بچه ها نباید وحشت کنند، باید حیرت داشته باشند تا در بزرگی، خوف داشته باشند. در کودکی فقط از مهربانی ورحمت و زیبایی خداوند برای او صحبت کنید
و به سن عقل که رسیدند از قانونمندی آفرینش بگویید.

بلایای طبیعی:
سیل، زلزله، خشکسالی و غیره کودک را ناامن می کند. زمانی که این اتفاق ها می افتد وظیفه ی والدین است که اولاً کودک را دور کنند و
حمایت کنند. خیلی از این بلایای طبیعی رحمت خداوند هستند و اصلاً آزار نیستند اما ما تبدیلش می کنیم به آزار. هر سیل و زلزله ای در دل خودش نعمت
هایی دارد. در زلزله ی بم در یك کلاس خالقیت از مربیان خواستم که بعد از سه ماه عزاداری وغصه یك کار تازه کنند و نعمت ها وفایده های این زلزله را
بنویسند، قابل باور نیست که حدود 11 ردیف فوائد آن را نوشتیم و به کلی فضا عوض شد چون نگاه عوض شد.

ناامنی های اجتماعی-
جنگ، درگیری های خیابانی، قتل، دزدی و... از این مسائل هم باید کودک را دور نگاه داریم.

1402/06/19 10:16

خشونت های رسانه ای:
ما در مقابل خشونت سه کار می کنیم: خشونت را در داخل خانواده مدیریت می کنیم و کاهش می دهیم و جلویش را می گیریم و فضا را امن می کنیم، کودک
را مقاوم می کنیم چون به هیچ وجه نمی توان خشونت حتی از نوع خانوادگی را صفر کرد پس بچه ها باید مقاوم شوند ، از نفوذ خشونت های خارج از خانه
جلوگیری می کنیم. یك از وظایف مهم والدین ایزوله کردن خانواده در برابر ناامنی های خارجی است. مهم ترین عامل نفوذ خشونت به خانواده رسانه است.
اعم از تلویزیون، ماهواره، اینترنت، مطبوعات. در خانه چی می بینیم؟ چرا این قدر تلویزیون روشن است؟ آیا باید بچه ها در معرض همه ی اخبار قرار بگیرند؟
خوب وظیفه ی رسانه این است که اخبار را منتقل کند ولی آیا وظیفه ی ما والدین هم این است که فرزندان مان را در معرض همه ی این اخبار قرار دهیم. ؟!
خیر وظیفه ی والدین ایزوله کردن خانواده است. مثل باغبانی که از گلخانه اش محافظت می کند. آیا همه ی سریال ها وبرنامه ها را بچه ها باید ببینند؟ !
یکی
از حاضرین: خوب این ها حقیقت هستند مگه نباید با آن ها روبه رو شد؟ آقای سلطانی: این ها حقیقت نیستند، واقعیت هستند. زیر 6 سال بچهه ا نباید با ....

1402/06/19 10:22

...واقعیت های خشن روبه رو شوند. درست مثل این می ماند که بگیم به بچه ی 6 ماهه چلو کباب دادیم، مرد. خوب چلو کباب یك واقعیت است و باید خورده
شود اما در زمان خودش،دندان در بیاورد ، قدرت جویدن و هضم پیدا کند بعد به او کباب می دهیم. دلیل ندارد که برنامه هایی که بزرگسالان می بینند را بچه
ها هم ببینند. بله سرما و آفت یك واقعیت بیرونی هستند اما ما باید اجازه دهیم که وارد گلخانه ی ما شوند و گل های ما را از بین ببرند؟! پس وظیفه ی باغبان
چیست؟! بوته ی گل را رها کنیم و بگیم خوب سرماست دیگه!!! باید یاد بگیره از خودش دفاع کنه!
پس وظیفه ی من باغبان چیه؟ وظیفه ی ما حفاظت از فضای
خانواده و دفاع از امنیت خانواده است.

1402/06/19 10:24

?پایان نشست 12- خشونت

1402/06/19 10:27

پاسخ به

#نشست12 ( #خشونت )

پرش به ابتدای نشست?

1402/06/19 10:28

پاسخ به

#نشست11 ( #امنیت2 )

پرش به نشست قبل?

1402/06/19 10:28

?برای مشاهده ابتدای مطالب ، به پیام سنجاق شده بالای بلاگ بزنید،?

این پیام از برنامه نی نی پلاس ارسال شده است.
"لینک قابل نمایش نیست"

1402/06/19 10:29

نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

#دوست_داشتنی

?10 عادتی که شما را دوست داشتنی تر می کند

1.عقل کل نباشید
2.درکار دیگران دخالت نکنید
3.اهل کینه و تلافی نباشید
4.صبور باشید
5.دیگران را به خاطر نقاط مثبتشان تحسین کنید
6.بیشتر روی نقاط قوت دیگران تمرکز کنید اما تعریف الکی نکنید
7.زود قضاوت نکنید
8.ریا کار نباشید و خودتان باشید
9.بخشنده و بزرگوار باشید
10.محرم اسرار دیگران باشید


─┅═ঊঈ???ঊঈ═┅─

1402/06/21 10:55

#نشست13 ( #تربیت )

1402/06/21 17:32