تربیت:
مبحث پیش راجع به خشونت صحبت کردیم؛ یك نکته از آن بحث باقی مانده و آن این است که بزرگترین عارضه ی خشونت و عدم وجود امنیت، ترس است.
ترس به عنوان یك از احساس از مجموعه احساسات ناخوشایند انسان است. ما چهار گروه احساسات داریم: شادی، غم، ترس و خشم. ترس برای انسان لازم
است و باید باشد چون ترس برای مواقع خطر نیاز است. احساس اصلی انسان در طول زندگیش شادی است. انسان شاد به دنیا آمده، شاد زندگی می کند و
شاد هم باید از دنیا برود. ترس و غم و خشم برای محافظت از شادی وجود دارند که هر جا که ما منحرف شدیم، ما را برگردانند. بنابراین ترس به عنوان یك
احساس خیلی خوب است.
اما عدم وجود امنیت باعث ایجاد ترس ذهنی می شود و هرچه امنیت کمتر باشد، ترس های ذهنی بیشتر می شوند. ما اسیر ترس های ذهنی از کودکی هستیم.
ترس های نهادینه شده در بخش ناخودآگاه ذهنمان که تا آخر عمر عذابمان خواهند داد؛ این حالت حاصل ناامنی است. ترس باعث می شود که به حصار ذهنی
یا همان قلعه ی تنهایی که حاصل ناامنی است و در مباحث پیش مفصل راجع به آن صحبت کردیم، برویم. ترس موجب می شود انسان خوب رشد نکند چون
ترس مانع حرکت و مانع پیشرفت است. ترس های ذهنی شامل اضطراب و ترس از موهون هستند و همه ی ما از یك چیزهایی می ترسیم و اضطراب داریم.
ترس موجب می شود که اعتماد از بین برود. وقتی اعتماد نداشته باشیم، ایمان را هم از دست خواهیم داد چون ایمان از امنیت می آید، ایمان به یك کل. وقتی
ایمان را از دست بدهیم، توکل را هم از دست خواهیم داد.
ناامنی ----> ترس ----> بی اعتمادی ----> کاهش ایمان ----> کاهش توکل
1402/06/21 17:34