#پارت304
+اووووف عزیزم بخور
بخوووور
تمام بدنم از داغی زبونشو شهوت میلرزید
بی طاقت از دهنش کشیدم بیرون و خوابوندمش روتخت
سینه هاشو آروم نوازش کردم و بوسی رو نوکشون زدم که آه عمیقی کشید
خودمو بین پاهاش کشیدم دستمو گذاشتم بالا ک.صش و آروم مالیدم که زیرم به
خودش پیچید و آهی کشید
_سیاوش
آخ...
اون سالارتو میخوام
به بی طاقتیش لبخند عمیقی زدم و خم شدم و پاهاشو 180 درجه از هم فاصله
دادم و مکی به بین پاش زدم
جیغی کشید و خودشو کشید عقب
تند تند زبون زدم که جیغاش تبدیل به گریه شد
نزدیک ارضاشدنش بود که کشیدم عقب
باناله دستشو کوبید رو تخت
_نامرد
نیشخندی به صورتش زدم و دستی به مردونم کشیدم و آروم مالیدم بین پاش و بالا پایینش کردم
از خود بی خود شده بودم
با یه حرکت نصفشو کردم توش که خواست جیغی بکشه که نذاشتم و خیمه زدم
روش و لباشو تودهنم کشیدم....
1403/08/20 20:29