❤️❤️❤️پارت آخر سرگذشت رها❤️❤️❤️❤️
بیایم به زمان حال ....
رها هستم 30 سالم شده یک پسر شونزده ماهه دارم و مصطفی الان 35سالشه .....
سنش رفته بالا دیگه اون مصطفی 25ساله نیست که از رونادونی کاری بکنه ....
بخوام از شرایط الآنم بگم مصطفی مشروبوکنار گذاشته اما نه به صورت کلی یا قدیم که هرروز میخورد الان اگه سالی یکبار اونم تو عروسی یا مجلسی بخوره که اونم آنقدر کم که اصلا متوجه نمیشم خودمم...
الان به ورزش و تناسب اندام رو آورده و هرروز میره پیاده روی و وقتشو صرف این کارها میکنه ....
مصطفی آروم تر شده دیگه عصبی نیست منم حس میکنم اونم به این خاطره که سنش رفته بالاتر ....
فامیلای مصطفی بینهایت منو دوست دارن حتی بعضی وقتا خالش میگه رها منو حلال کن سر اون ماجرا که ازم عذرخواهی کردی من عزادار بودم اصلا حالم سرجاش نبود تو خیلی خانوم بودی که چیزی نگفتی...
الان برخلاف گذشته مصطفی بیشتر هوامو داره و به اصطلاح پشتم در میاد و بیشتر مواقع عذرخواهی میکنه بابت رفتارهای گذشتش ....
ومتوجه شده که زن و بچه آدم تو الویت قرار دارن نه دیگران ....
خانوادش که خوب بودن در هرحال، ولی الان تو خانوادش بیشتر هوامو داره ...
مثلا دیگه نمیزاره من تمیزکاری کنم یا دست به چیزی بزنم ....شاید داره جبران کارهای گذشته رو میکنه....
مصطفی هم از نود تا کبوتر الان فقط پنج شش تا داره اونم چون میگفت نمیتونم پول دانه شونو بدم بجاش هزینه اشو صرف زندگیم میکنم ....اون چند تا هم میگه آمد داره برامون و بالای بام یکی از دوستاش گذاشته ....پیش خودمون نیست ....
تعداد رفیق های مصطفی یه اندازه انگشت های دست هم نیست و حدود دو تا سه نفرن که اونم ماهی یکبار اگه ببینشون ....
اونم من باعثشم چون با خانوم دوستاش دوستم ....واگرنه به خودش باشه همون قدر هم نمیبینشون....
خانوادش هم از اون محله رفتن و خونشونو معاوضه کردن با آپارتمانی نزدیک خونه مامانم اینا....
تموم وسیله هاشون عوض کردن ...اگه الان میرفتم خونشون برا بار اول والا عنان از کف میدادم 😂
راستی مصطفی خودشو بیمه بازنشستگی کرده و همراه پولشو میریزه که برا پیری هامون آب باریکه ایی باشه ....
هنوزم برادرشوهرم صاحبکارشه و یک صاحبکار با انصاف که هوای برادرشو داره....مصطفی هم داره تلاش میکنه وسیله هاشو داخل کارگاهشون بیشتر کنه تا بیشتر سهم داشته باشه .....
مصطفی خیلی به حرف من شده واصلا دیگه مثل قبل مامانی نیست ،مامانشو دوست داره ولی خودش میگه تو یک جایگاه دیگه ایی برام داری ....
هرجا بریم و هرکاری بخواد بکنه اول نظر منو میپرسه .....
امیدوارم زندگیتون پر از خوشی و سعادت باشه
1403/01/14 22:12