#پارت859
کی؟
استاد!
استاد کیه؟
-چقدر خنگی تو، صدرا دیگه!
-آها … همون استاد خوشتیپه؟
-اوهوم
خوب، چیکار داشت؟ عاشقت شده؟
کوبیدم رو شونه اش.
مونا دستی به بازوش کشید.
لعنتی، چه دستت سنگینه!
حقته!
خوب چیکار داشت؟
-برای کار اومده بود.
چــــــی؟!
گوشم کر شد … چرا داد میزنی؟
تو چی گفتی؟
گفتم برای اسنخدام اومده بود، منم قبول کردم. قرار شد مدیریت هتل رو به عهده بگیره.
مونا با تعجب نگاهش رو بهم دوخت.
1403/06/13 08:35