«رئیس شــوهَرم❗️»
#PART_20
چیزی نگفتم.. چی میگفتم؟
میترسیدم چیزی بگم و لج کنه با من
وقتی دید چیزی نمیگم قفل مرکزی رو زد
به رو به رو نگاه کرد و گفت∶ برو
پاهامو گذاشتم بیرون که نگاهم به صندلی ماشین افتاد
خشکم زد
وای
وقتی تعللمو دید برگشت سمتم
رد نگاهمو دنبال کرد و به صندلی رسید
رنگ قرمز روش خودنمایی میکرد
با گونه هایی که اتیش میگرفتن نگاهش کردم
ابروهاشو داده بود بالا
گفت∶ اوه
سریع گفتم∶
_ معذرت میخوام دست خودم نبود
با سر انداختم پایین
_پاکش میکنم
خندید
ریلکس..انگار نه انگار اتفاقی افتاده!
_ نمیخواد.. منو دعوت کن داخل خونت به جاش...اشکالی نداره درستش میکنم ...
من چی میگفتم این چی میگفت
خونه؟ کدوم خونه؟ اون لونه ی مورچه رو میگفت؟
ولی چون صندلیش به خاطر من رنگ گرفته بود مجبور بودم
برای همین گفتم
+باشه
1403/06/05 21:46