گرفته بود هوس اب تنی کردم ب مردم چه؟
-باشه اصلا من لال میشم تابه شمابرنخوره خوب شد؟بخواب تامن برم برات سوپ بپزم بدم بخوری
-زحمت نکش
-زحمتی نیس استراحت کن تازود خوب شی
سرمو روبالش گذاشتم وبه سقف سفید اتاق خیره شدم این حقم بود این مریضی این دوری این دویدنو نرسیدن اینهمه ترس ودلهره همش حقم بود دارم تقاص پس میدم دارم تاوان عشقیو میدم که خدابهم دادو قدرشوندونستم تقاص خودخواهی و غرورمو میدم تاوان پس میدم بابت غمی که تودلم گذاشتم ب قول قدیمیا خودکرده راتدبیرنیست...خودم کردم عشق موهبت خداست هدیه خداست قسمت هرکسی نمیشه خداعشق این دختروتودلم انداخت امامن باغرور بی جام باعث اذیت نگارشدم خودم فراریش دادم اون ازمن ب ارتین پناه برد اره حقته کیان بکش
این تب ازدردجسم نیست تب عشقه بایدبگذره تاازتن بیرون بره شاید دوران نقاهتش طولانی بشه ولی خوبه خوبه که گرماودرد یادم بیاره چقدر بدی کردم چقدربدبودم
فقط برای خواسته جسمیم بهش نگاه میکردم چندبارسعی کردم ازارش بدم اخرش چیشد؟خودم ضرر کردم ازدستش دادم بایدجسممو تنبیه کنم اگه بخوام اسوده خاطرباشم باید ب جسم سرکشم سختی بدم درواقع باید ترکش بدم ترک از تنوع طلبی ازخوی حیوانی اززیاده خواهی***پنچ روزه که شمالم حالم بهترشده اما دل برگشتن ب تهرانو ندارم دل اینکه برمو نگام ب چشمش بیوفته روندارم دل اینکه ب رفیقم نگاه کنمو بانارفیقی نگام دنبال ناموسم باشه رو ندارم
بازنگ گوشیم ازخیال بیرون اومدم شماره ارتینه.
-جونم داداش؟
-بههه اقاکیان گلمون چ خبر؟ببینم هفت خط نکنه رفتی ماه عسلو رونمیکنی معلومه کجایی؟
-چی میگی تو؟ماه عسلمون کجابود؟توکجایی؟
-تهرانم بابا ماکه تازه عروس دومادیم سه سوته اومدیم اونوقت شماوازمابهترون قرارنیس بیاید سرزندگیتون؟همه کارهاروانداختی گردن منورفتی منوبگو بادل خوش رفتمو به امیدتوبودم
-شمالم ارتین یکم سرماخوردگی دارم ولی تافردامیام ببینم شرکت معاون داره چرا بیوفته گردن تو؟
-کارشرکتو خودصاحب کاربایدبالا سرش باشه نه اینکه امیدش ب کارمنداش باشه
-چندساله من باخیال راحت کاراموسپردم بهشومشکلی پیش نیومده توام نگران نباش وجوش بیخود نزن
-باشه باباچرامیزنی؟اصلانیابه درک
ازلودگیهاش خنده گرفت سرفه ای کردم که بازصداش توگوشی پیچید
-ارتین بمیره برات الان همه دماغودهنت رنگ چشمات شده حسابی ست کردی نه؟
-اه ارتین حالمو به هم زدی نکبت
-ارتین
تمام وجودم گوش شد تااون صدای ظریف دخترونه ای روکه ازاون طرف میومد بشنوم...
-جونم نگار؟
-بیادیگه
-چشم الان خدمت میرسم نیم دقیقه دیگه اومدم
-کیان جان
1400/04/29 18:32