:•┄━┄•┄━┄•༺⟅💖⟆༻•┄━┄•┄━┄•
#ممَّدپسـرےدَࢪقلبمـ💍♥️
#𝐏𝐚𝐫𝐭_500
دوباره پرده رو کنار زدم گلی خانم تو پارچه سفیدی بود و صورتش به کبودی و بی رنگی میزد
اسی شونه هاش میلرزید
- اسی؟
صورتشو بالا اورد و در حالی که بارش اشک هاش لحظه ای متوقف نمیشد پچ زد:
- آروم خوابید
کنارش نشستم و سرشو رو شونم گذاشتم..
- خدابیامرزه
به صورت گلی خانوم نگاه کردم که انگار خوابیده بود.. اما از لبهای کبود و صورت بیرنگش معلوم بود فوت کرده
- کاش بعد این بازم لالمونی بگیرم
بلند بلند گریه میکرد..حالم بدجور خراب شده بود
شماره اورژانسو گرفتم تا بیان کمک
اسی هر چند ثانیه به پارچه دور زنش چنگ میبرد و عربده میزد:
- منو ببخش!
به دیوار تکیه دادم و با غم چشامو بستم
نمیدونم اسی چکار کرده بود که اینجوری بالاسر زنش عربده میزد
بالاخره بعد یک ربع یه تیم اومدن و مشغول برسی جسد شدن
یکیشون اومد بیرون که رفتم سمتش
- علت مرگ چی میتونه باشه؟
#کپےممنوع🚫
1402/12/27 15:40