خاطرات بارداری (روز موعود)
روز موعود
تو را در کدام جمله بیاورم و در کدام کلمه بگنجانم .
روزی که نهیب درونم مرا از وجود تو آگاه ساخت آن روز بهترین روز زندگی ام بود .
دیگر احساس تهی بودن و تنها بودن در من مُرد ...
و من لبریز شدم ، لبریز از وجود گرم تو نازنینم
فرشته کوچولوی من و بابا ...
تو با حضورت به زندگی ما عشق و صمیمیت دو چندان افزودی
امسال بهار برایمان رنگی دیگر خواهد داشت
امسال شکوفه ها برایمان زیباتر از هر سال می شکفند
و در کنار تمام زیباییهای بهار امسال، تو زیباترین شکفتن برایمان خواهی بود ...
" آریای نازنینم " بهار که بیاید تو نیز خواهی آمد ...
نمی دانم این چند ماه را چگونه سپری کنم.
اما روز موعود خواهد آمد، روزی که تو را عاشقانه
در آغوش بکشم و دلی سیر ببوسمت.
پسر گلممممممم دوستت داریم .
* از طرف مامان رقیه و بابا حمید *