شش قدم تا پرورش فرزند خلاق!
خیال پردازی (تخیل و تجسم) چیزی ورای پرورش کودک خلاق است. این ابزاری برای زندگی است.
با مشاهده پیشرفت چشمگیر تکنولوژی در سالهای اخیر میتوان متصور شد که در آینده نه چندان دور فعالیت در محیط کار و اجتماع نیازمند مهارت ها و توانایی هایی جدیدی خواهد بود. تغییراتی که در آن انعطافپذیری، تخیل و خلاقیت، مهارتهایی سودمند و ضروریاند. پس باید این تواناییها را در فرزندتان پرورش و گسترش دهید.
فواید خیالپردازی به گفته دکتر سارا کوهن، مشاور متخصص در هنردرمانی کودکان، تخیل فعال فواید بسیاری برای کودکان دارد. طبق مطالعات، بچههایی که خلاقیت آنان به شکل فعالانه طی زمان گسترش یافته است، مبتکرتر (کاردانتر) بودهاند. خلاقیت اعتمادبهنفس میسازد، به بچهها اجازه میدهد تا اشتباه کنند و از آنها بیاموزند. خردسالان همچنین یاد میگیرند که بازخورد سازنده، بخشی از یادگیری است و نباید آن را شخصی قلمداد کرد.
وقتی بچههای دیگر وارد بازی میشوند، خلاقیت آنان موجب همدردی میشود و فرزندتان نحوه برقراری ارتباط و مهارتهای اجتماعی و هنر مذاکره را میآموزد. پرسیدن سوالهایی مثل "چگونه این گِل را به مجسمه تبدیل کنم؟" مهارتهایی موجب رشد منطق و درک کودک میشوند، ابزارهای ضروری برای زندگی موفق به شمار میرود. حل مشکلات نیز یکی از فواید اصلی و طبیعی خلاقیت است.
خلاقیت سبب گسترش مهارتهایی مثل پایداری، فداکاری و تمرکز میشود. بر اساس پژوهشها و به گفته دکتر لامپرشت، مشارکت تمرکز را بهبود میبخشد. کودکان هنگام بازی با یکدیگر با بیان نظریات خود همکاری، شراکت در مسئولیت و سازش برای هدفی مشترک را تمرین میکنند.
تمرین دادن مغز در حالی که تخیل و خلاقیت مهارتهایی هستند که بچهها با آن متولد میشود، ولی مغز برای تکامل به تمرین نیاز دارد. طی چند سال اول زندگی، اعصاب کودک بسیار قوی و بیش از حد نیازش هستند. در نتیجه، مغز بر اساس "از آن استفاده کن یا آن را از دست بده" هَرَس میشود.
به گفته دکتر لامپرشت، البته با بزرگتر شدن کودک نیز تا حدودی توانایی شکلپذیری در مغز وجود دارد، اما آنچه گسترش نیافته باشد، دیگر از بین رفته است. بنابراین، هر چه روشهای خلاقانهی تفکر گسترش یابد، مسیرهای عصبی در مغز فعال خواهند شد و گسترش مییابند. خردسالان از طریق تجربه میآموزند. خلاقیت به مغز اجازه میدهد تا به روشی منحصر به فرد توسعه یابد. در واقع، برای یادگیری، بازی خلاقانه اگر هم ضروری نباشد، بسیار مهم است.
پرواز در رویا هدفی واقعی دارد آیا هرگز بازیهای فرزندتان را باور کردهاید؟ وان حمام پناهگاه پری دریایی است و یا به ناگهان تختخواب به جایگاه اژدها مبدل میشود. این نوع از وانمود کردن، نقشی کلیدی در یادگیری او دارد. به گفتهی خانم کوهن، بیان خود به عنوان بخشی از یک بازی، روشی برای درک اتفاقاتی است که در زندگی رخ میدهد. این کار به بچهها فرصت میدهد تا در حین شادی، قوانین دنیای بزرگترها را دربارهی مشارکت، تعامل اجتماعی و حل منازعات بیاموزند.
خانم کوهن میگوید: این بازی با تواناییهایی مثل خود انظباطی، توجه و استدلال مرتبط است. رویاپردازی وضعیتهای تخیلی که او دوستانش را از چنگ غریبهها نجات میدهد، به فرزندتان حتی در وضعیتهای ترسناک احساس کنترل بیشتر میدهد. یا در حالی که وانمود میکند دکتر است، او مهارتهای گفتاری و اجتماعی خود را گسترش میدهد. بازسازی اتفاقات روشی از بازی کردن است که به او یاد میدهد چگونه وضعیتها را مدیریت کند، انضباط را تمرین کند و علت و معلول را بفهمد. به گفتهی دکتر لامپرشت، این بازی، بازی تجسمی یا نمادین نیز خوانده میشود و عموما بین هجده تا بیست و چهار ماهگی پدیدار میشود. این مرحله در رشد جسمی و ذهنی فرزندتان ساختاری است. به علاوه، دو سوم از بچههای نوپا بین دو تا پنج سالگی دوستی خیالی را اختراع میکنند. این دوست به این معنا نیست که فرزندتان تنها یا از اجتماع جدا مانده است، بلکه اجتماعی شدن و رشد خلاقیت او را نشان میدهد. و معمولا این گامها را در پی دارد:
حدود هشت ماهگی فرزندتان با زدن و تکان دادن اسباببازیهایش از نواختن "موسیقی" (صدا) لذت میبرد.
حدود هجده ماهگی متوجه میشوید که فرزندتان شروع به کارهایی میکند که قبلا دیده است، شما آنها را انجام میدهید، مثل حرف زدن با تلفن یا "شیردهی" به عروسک. با تهیهی اسباببازیهایی که مشابه اشیای دنیای واقعی است (مثل تلفن اسباببازی)، پیشبرد این مرحله را تشویق کنید.
حدود بیست و چهار ماهگی اکنون فرزندتان میتواند از اشیا به طریقی استفاده کند، مثل گذاشتن مکعبی کنار گوش خود به عنوان تلفن همراه.
از دو تا سه سالگی تخیل در کمال خود است و همان طور که فرزندتان از نظر زبانی، شناختی و اجتماعی پیشرفت میکند، معمولا بازیهای او شامل رویا، افسانه و تقلید است. در واقع متوجه خواهید شد که او صحنههایی از داستانها یا اتفاقات زندگی واقعی را در عمل بازسازی میکند.
از چهار سالگی او در پیشرفتهترین شکل بازی اجتماعی- نمایشی قرار دارد و به تداوم خطوط داستانی و شخصیتهاعلاقه بیشتری دارد. دوستان تخیلی میتوانند بخشی از دنیای رویایی او شوند.
چه کار میتوانید انجام دهید؟ واقعاً در دنیای هیجانانگیز و در حال رشد تخیلات فرزندتان چه نقشی میتوانید داشته باشید؟ روشهای بسیاری وجود دارند که میتوانند به رشد این مهارت کمک کنند. در واقع، باید همان طور که این روند رخ میدهد، آن را تشویق کنید. به گفتهی خانم کوهن، رفتار شما بسیار اهمیت دارد. فرزندان مان برای آموزش و فراگیری همه چیز به ما مینگرند. ستایش فراوان، توجه کردن به رویاهای شان و اعتماد به تواناییهای خلاقانهی آنان بسیار ضروری است.
اگر فرزندتان میخواهد در اتاق پذیرایی خانه قلعهای بسازد، به او آزادی دهید تا با همهی محدودیتها آن طور که میخواهد آن را انجام دهد و به او اطمینان دهید که اگر به کمک نیاز داشت، شما در دسترس هستید. وقتی هم که کارش را تمام کرد، از استفادهی خلاقانهی او در انتخاب مصالح قلعه (استفاده از بالشها به عنوان قلعه، یا انداختن ملافه روی زمین به عنوان خندق) و ساختن قلعهاش از او تعریف کنید. از او سوالهایی دربارهی روند ساختن قلعهاش بپرسید.
وقتی نوبت به تخیل میرسد، نباید رقابت وجود داشته باشد. فرزندتان باید بداند که وقتی نوبت به خلاقیت میرسد، محدودهای وجود ندارد – و همهی مسیرها باز است. به گفتهی خانم کوهن، از بین بردن هیجان برنده شدن یا بهترین بودن، به بچه آزادی میدهد تا بدون ترس و قضاوت به خلاقیت بپردازد.
فواید بیشتر بازی خلاق ... - حافظه را بهبود میبخشد و رشد قشر مغز را فعال میسازد که مسئول اعمالی مثل زبان و پردازش اطلاعات است. - آغازگر رهایی عوامل نوروتروفیک است، یعنی مادهای ضروری برای رشد سلولهای مغز. - وقتی کودک فرصتهای کوتاهی برای بازی آزاد مییابد، توجه زیادی به وظایف تحصیلی نشان داده میشود. - رابطه ای قوی بین رشد زبان و دایره کلمات وجود دارد. تجربیات آموزشی اکتشاف، تحقیق و خودانگیزشی را بهبود میبخشد. - موسیقی به پردازش ریاضیات و گسترش مسیرهای عصبی برای رشد شناختی کمک میکند.
فرزندم خلاق نیست! به گفته دکتر لوک لامپرشت، همه خردسالان به طور بالقوه خلاق هستند - تنها باید روش مورد نیاز فرزند تان را بیابید. انتظارات تان را مدیریت کنید. انتقاد افراد بالغ غالبا مانع خلاقیت در خردسال می شود. حضور داشته باشید ولی تنها بازی کنید. با رهنمودهای زیر فرصتهایی برای بازی خلاق بیافرینید: کتاب بخوانید. هر روز فرزندتان را با نویسندگان و انواع نوشتهها آشنا کنید. داستان بگویید. مشارکت در داستانها مستلزم تفکر مبتکرانه است. موسیقی بنوازید. بخوانید، حرکات موزون انجام دهید و موسیقی بنوازید. از وسایل دم دست استفاده کنید. حوله به شنل، گلولههای شیشهای به جواهرات نایاب و حیوانات اسباببازی به حیوانات بیمار بدل میشوند. بازی جدیدی پیشنهاد ندهید. وقتی فرزندتان برای سرگرم کردن خود مجبور به بازی جدیدی میکند، بازیهای جذابی را میآفریند و به شمارکت شما نیازی نیست. همراهی کنید. اگر "ملکهی قصهها" تصمیم میگیرد فقط صورتی بپوشید، با او همکاری کنید.