سلام میخاستم یکی دیگه از سوتی هامو بگم ? راستی این خاطره های نامزد ها خیلی باحالن??
خب بریم سر سوتی آقا یکی از فامیلای ما مغازه لباس نوزادی دارن تازه چند ماهی میشه باز کردن یه روز ماهم همه جمع شدیم بریم مغازه واسه تبریک من خانوادم به همراه خانواده های اونا که سه تا پسر بزرگ هم داشتن خلاصه از اونحایی که من عاشق نوزادم این لباسارو دیدم و ذوق کردم اومدم بگم وای من همیشه دوست داشتم یه آبجی یا داداش داشته باشم از اینا بپوشونم حواسم نبود یدف گفتم وای من همیشه آرزو داشتم یه بچه داشته باشم از اینا بهش بپوشونم ??هیچی دیگه شرفم پیشه همه رفت قیافه من??
بابام ومامانم???
پسرا????
بقیه???
?
1399/11/20 03:38