محکم بین بازوهاش حبسم کرد و پی در پی گردنمو بوسید که با خنده گفتم: خفه
.شدم مهرداد
.فشارشو از رو بدنم کمتر کرد و لبشو محکم روی لبم گذاشت
.چندین بار بوسهای زد و باز بغلم کرد
.انگار دارم بال درمیارم، امشب یکی از بهترین شب زندگیمه –
.چشم بسته لبخندی زدم و دستمو توی موهاش فرو کردم
.خیلی دوست دارم مهردادم –
.اما من عاشقتم، روانیتم –
.لبخندم عمیقتر شد و دستهامو دور گردنش حلقه کردم
سرشو عقب کشید و پیشونیشو به پیشونیم تکیه داد که هرم نفسهاش توی
.صورتم پخش شد و غرق لذتم کرد
آمادهای خانمم؟ –
آروم خندیدم و گفتم: از کی اجازه میپرسی؟
.االن فرق میکنه نمیخوام نی نیمون اذیت بشه –
.باز خندیدم و سرمو تو گودی گردنش فرو کردم
.تو همه حال من واسه تو آزادم عشق جان –
.بعد بوسهای زدم
.از روم بلند شد و دست زیر زانو و گردنم انداخت و بلندم کرد
1401/09/12 15:58