بچه ها جوابش رو دادن
سرم رو چرخوندم و با دیدن پسری که وارد شد چشمام گرد شد
پاک یادم رفته بود این استاد باله است...
با اون آبرو ریزی افتادنم و بعدم پس زدن دستش کل حس و حالم
پرید و لبام اویزون شد
ساکش رو گوشه ای گذاشت و به سمتمون اومد و ضبط رو که
روشن کرد گفت:
سرش رو چرخوند که با دیدن من ابروهاش باال پریدخیلی خب...بیاید شروع کنیم
به سرتا پام زل زد و نگاه خونسرد و جدی ای داشت
-جدیدی؟
اروم گفتم:
-evet(بله(
ابروهاش رو خاروند و سرتکون داد و گفت:
-گرم کردین؟
دختری که باهاش اشنا شده بودم گفت:
-بله استاد
سر تکون داد و گفت:
-اسمت چیه؟
جدی و آروم گفتم:
-دنیز
چشماش رو ریز کرد و گفت:
-ترکی؟
اروم گفتم:
-نه ایرانیم
سر تکون داد و گفت:
لبام رو با زبونم خیس کردم و کم کم به خاطر این که اون روز رو بهتجربه داری؟
روم نیاورده بود حس بدم داشت کم رنگ میشد
-از 4 تا هشت سالگی کار کردم چیزی یادم نیست
سر تکون داد و جدی چند بار دست زد و گفت:
-دنیز، بوسه،ِابرو،یامور برید سمت چپ سالن
نگاهی به اونایی که اسمشون رو با من صدا زده بود انداختم.
اکثرن کم سن و سال بودن مشخص بود تا حدودی مبتدین که من
رو با اونا صدا زد
بقیه که حرفه ای تر بودن سمت راست سالن موندن
1401/07/19 23:06