حتما به خاطر حرفی که نیاز بهش زده اینارو خونده...وگرنه دوسش
داره!
ولوم صدای فریاد پایین اومد و دست ازادش رو
رو قلبش گذاشت و خوند:
-از این جا برو...جوری که عوض کردی منو...
دیگه نمیشناسم...خودمو...
نیاز خشک شده یه قدم عقب رفت و خورد به پسر پشت سرش
با بهت گفتم:
-نیاز!
دستش رو به حالت استاپ جلوم گرفت و غرید:
-هردومون دیدیم برا مخاطبش چه اهنگی خوند
با پوزخند گفت:
صدای جیغ تماشاچیا بلند شد و پشت سر نیاز راه افتادم و فریادمیگه تمومه...بیبم!
آهنگ بعدیش رو داشت شروع می کرد
با سرعت از بین جمعیت سعی می کرد رد بشه
هردو هم تنه می زدیم هم می خوردیم
آرنج یه نفر کوبیده شد تو شکمم که از درد خم شدم و آهنگ بعدیصبر کن نیاز!
فریاد شروع شده و چون دوباره همه جیغ زدن و باال و پایین پریدن
جابه جا شدن و گیج بلند شدم و دستم رو به شکمم گرفتم و با
اخمای در هم به اطراف زل زدم.
به کسایی که جلوم بودن تنه زدم و نمی دونم چه قدر طول کشیدنیاز!
اما بالخره از بین جمعیت خارج شدم و نفس عمیق و راحتی
کشیدم و به اطراف زل زدم.
نمی دیدمش!
دستم رو جلوی دهنم گرفتم...کجا رفت!
سر گردون دور خودم چرخیدم...لعنت!
گوشی ام نداشتم...من چرا واقعا گوشی نخریدم؟
درسته ارتباطم رو با گذشته و اطرافیانم قطع کرده بودم ولی بازم
الزم میشد!
عصبی چشمام رو بستم و بعد چند ثانیه باز کردم
که با دیدن فردی که تا تو دهنم روم خم شده و بهم زل زده بود
جیغی کشیدم و یک قدم به عقب برداشتم
ولی به خاطر صدای باالی موزیک و تجمع زیاد کسی به صدام
1401/07/20 16:16