عروس برادرم✨♥️
#Part285?
ایی
با اون شکمی که زیاد
برامده نبود
لبخند زوری شو حفظ
کرد
و
خیلی راحت
بهم نزدیک تر شد
گوشمو محکم پیچوند
و کشید
که جیغ پر دردی از لب هام خارج شد
و پارچه و سطل.اب از دستم افتادن...
خنده ی شیطانی بلندی کرد
_از اول اینجا رو طی میکشی دختره اش*غ*ال!
از کی تا حالا یه رعیت زاده .....
⊰᯽⊱┈── ✨ ⃟♥️──┈⊰᯽⊱
عروس برادرم✨♥️
#Part285?
از کی تا حالا ی رعیت زاده پاپتی
شاخ شد
واسه ما و فازش گرفتتش
که مارو در حد خودش ببینه
و این
اجازه رو به خودش بده
که به اردلان نزدیک
بشه هاااا؟؟؟؟
چشم هام گرد شد...
اون ...اون
از کجا فهمیده
منو اردلان
باهم... را... ب ط ه.. داشتیم!!!!!
با دیدن برگه مچاله شده تو
دستش تا تهشو خوندم...
من اون روز وقت نکردم نامه رو بخونم...
و سواد ددست حسابیم نداشنم...
⊰᯽⊱┈── ✨ ⃟♥️──┈⊰᯽⊱
『 @DEL_BOOK...?』
عروس برادرم✨♥️
#Part286?
تو هزارتا سوراخ سنبه مخفیش
کرده بودم ...
کی فهمید؟؟ کی بلد بود بخونه ...
که این برگه رو برا خود شیرینی.
به طلا خانم داد!!!
اون نامه اردلان برا من بود!
یهو چشم هام گردتر شدن
رفیقم مریم!!"
اون فقد میدونست
طلا خانم عاشق اردلانع با وجود خاان!
و برای خود شیرینب یا هرچیزی
اون
نامه رو
از سر کنجکاوی خوند ....
و منو لو داد!!!
من حتی خودم.
اون نامه هم نخونده بودممم....
⊰᯽⊱┈── ✨ ⃟♥️──┈⊰᯽⊱
『 @DEL_BOOK...?』
عروس برادرم✨♥️
#Part287?
چی تو اون نامه نوشته بود که
طلا خانمو
انقدر عصبی کرده
بود
باورم نمیشد رفیقم
از پشت بع من
خنجر زد
جاش تا ابد تو قلبم میموند ...
به خازر مریم و طلا
بار اول کتک خوردم
و سکوت کردم...
چقدر
جور کاراشو می کشیدم...
چقدر بهش محبت میکردم
روی سفره خانوادم نشست...
نون و نمک.مارو خورد
و نمکدون شکست!!!
از چشمم
خیلی یهویی افتاده بود...
طلا خانم.پوزخندب زد
_ها رفتی تو فکر چرا
⊰᯽⊱┈── ✨ ⃟♥️──┈⊰᯽⊱
『 @DEL_BOOK...?』
عروس برادرم✨♥️
#Part288?
با سر و چشم
های گرد شده به نام تو
دستش
اشاره زدم
_این این چیه؟؟؟
با کشیده ای که خوردم
سرم به ی طرف خم شد
_ب تو ربطی نداره دختره گستاخ کی این اجازه رو بهت داد که منو سوال پیچ کنی
هااااا؟؟؟
با چشم های پر شده از اشک نگاهش
کردم
که پوزخندی زد و جلوم ایستاد
سرش رو کنار گوشم آورد
_یه بلایی سرت بیارم نفهمی از کجا خوردی-؟
هر روز آرزوی مرگ می کنی
زره زره
جونتون از بدنت می کشم
کارت ب چایی رسیده برای عشق من
برای کسی که این همه سال تلاش کردم
دلبری کنی؟؟
⊰᯽⊱┈── ✨ ⃟♥️──┈⊰᯽⊱
『 @DEL_BOOK...?』
عروس برادرم✨♥️
#Part289?
فقد گریه
1401/09/25 15:20