♥️✨♥️✨♥️✨
#برزخ_ارباب
#پارت_426
بدون اینکه چیزی بگم فقط نگاهش کردم که ادامه داد:
_ باید قوی باشی، خیلی قوی
_ من دیگه قدرتی واسه قوی بودن ندارم
_ داری، من کنارتم
_ ممنون مینا
_ تشکر نکن فقط به حرفام گوش کن
سرم رو به نشونه ی باشه تکون دادم که لبخندی زد و گفت:
_ پس پاشو برو بخواب که صبح باید چندجایی بریم
_ باشه
_ دیگه هم انقدر سریع اجازه نده این چشمای قشنگت ابری بشه
از سرجام پاشدم و آروم گفتم:
_ شب خوش
_ شبت بخیر عزیزم
به سمت اتاق رفتم اما به محض اینکه دستم به دستگیره رسید صدام زد:
_ سپیده؟
_ بله
_ انتقام خودت و پدر و مادرت رو میگیریم، مطمئن باش!
_ امیدوارم
_ حالا برو بخواب
در اتاق رو باز کردم و رفتم داخل، به در تکیه دادم و آروم گفتم:
_ انتقام؟
پوزخندی زدم و با غم گفتم:
وقتی دیگه نمیتونم خودم و پدر و مادرم رو داشته باشه با انتقام گرفتن چی میخواد درست بشه؟!
1401/10/26 17:58