#استادخبیث_من💚🍀
#پارت_298
- عااا چیشده؟
دستمو گرفت و کشید سمت کمدش
- میگم من بین این دوتا لباس موندم.
نگاهی به لباسا انداختم
- خب
- ببین کدوم بهتره
هردو جلوی خودش گرفت
- این لجنی بهتره
- واقعا؟
سری تکون دادم و روی صندلی میز تحریر نشستم
- آره دختر چته تو؟
لباسو انداخت رو تخت
- نمیدونم
- دختره خل
- ممنون از تعریفت
بلند شدم
- خواهش
اومدم برم بیرون که یادم اومد در مورد امشب نپرسیدم
برگشتم سمتش
- نازی
- جان؟
- امشب منم باید باشم؟
بلند شد و به سمت میز توالت رفت
- آره دیگه
- نمیشه نباشم؟**
───• · · · ⌞💚⌝ · · · •───
1403/02/16 01:14