خاطرات بارداری (عشق)
عشق
با عشق تو را نفس می کشیم.
لحظه ای که تو را در وجودم احساس کردم اشک در چشمانم حلقه زد، حس مادرانه ای که بزرگی خدا را لمس می کرد. اولین بار با صدای پدر ضربه هایت را شروع کردی و ما، در حین ناباوری عشق را معنی کردیم، لحظه به لحظه شیرینی وجودت کاممان را تازه ساخت، با تو عشق پر برکت خواهد شد. نفس می کشیم لبخند زیبایت را ...
دختر بی همتای ما، بی صبرانه تمنای وجودت را از خدای عشق خواستاریم .
راحله و شهاب/ تهران