مزایا و معایب تک فرزندی چیست و آیا تک فرزندی خوبه؟
به نظر میرسد روانشناسان قرن نوزدهم تک فرزندی را تایید نمیکردند. استنلی هال، یک روانشناس آمریکایی بود که ادعا می کرد تک فرزند بودن یک "بیماری" است. بلافاصله پس از آن یک روانشناس دیگر به نام یوجین بوهانون یک تحلیل ویران کننده از تک فرزندی ارائه داد. او عقیده داشت، آنها "کمتر ماجراجو" و بیش از حد "حساس" و مستعد "تکبر و خودنمایی" هستند. یک پسر تنها احتمالاً تمایل به رفتار زنانه دارد، به دو دلیل، یکی به دلیل اینکه او با پسران دیگر کمتر در ارتباط است و دیگری به علت ارتباط بیشتر با مادر است.
آیا تک فرزندی خوبه؟
بوهانون تصدیق کرد که کودکان تنها، دارای قوه تخیل بالا هستند، اگرچه او این امر را به دلیل "عدم داشتن یک دوست و همراه" میدانست و علاوه بر این، وی خاطرنشان کرد چنین استعدادهایی میتوانند برای اعمال فریبکارانه و دروغ مورد استفاده قرار گیرند.
تک فرزند ها لوس نیستند!
کلیشههایی مانند لوس، تنها، عجیب و غریب، در مورد تک فرزندها برای بیش از یک قرن پایدار ماندند. برخلاف این، تحقیقات بسیاری نشان دادند که کودکان تنها معمولاً هیچ یک از صفات فوق را ندارند و اغلب از بسیاری از کودکانی که دارای خواهر و برادر هستند عملکرد بهتری دارند. اما با وجود افزایش خانوادههای تک فرزند، اشتیاق ما برای غیرعادی بودن ادامه دارد.
خانم الیزابت هارلی که یک پسر ۱۶ ساله دارد از اینکه بیشتر از یک فرزند ندارد اظهار پشیمانی می کند. او اضافه میکند "ما سه خواهر و برادر بودیم که میتوانستیم با هم جر و بحث کنیم و در عین حال همدیگر را دوست داشته باشیم. اما فرزند من این تجربهها را نداشته". فرزندان تنها خیلی متفاوت هستند، آنها منزویتر اما با خودشان راحتترند. همچنین بسیار خوددار و متمرکز هستند. براساس اطلاعات دفتر آمار ملی در سال ۲۰۱۷، ۵۵ درصد از والدین تنها، فقط یک فرزند داشتهاند و در خانواده هایی که زن و شوهر با هم زندگی میکردند نیز ۵۱ درصد دارای یک فرزند بودند. این ارقام کامل نیستند، زیرا شامل فرزندان بزرگتر که خانه را ترک کردهاند یا خانوادههایی که قصد دارند فرزندان بیشتری داشته باشند نمیشود. اما این آمار نشان میدهد که روند کوچک تر شدن خانوادهها عادی شده است. دلایل آشکاری برای آن وجود دارد و غالباً به این دلیل نیست که بخواهید فقط یک فرزند داشته باشید. تاخیر والدین در فرزند دار شدن، مشکلات باروری، خراب شدن روابط زناشویی و فشارهای مالی از جمله هزینههای مسکن و مراقبت از کودک هم میتوانند منجر به انتخاب تک فرزندی شوند. اما در عین حال شواهدی وجود دارد که نشان میدهد تک فرزندی میتواند یک انتخاب مثبت برای والدین و کودک باشد.
سندروم تک فرزندی
اصطلاح "سندروم تک فرزندی" که برای توصیف یک کودک لوس، عجیب و تنها به کار میرفت تا حد زیادی به عنوان یک افسانه از بین رفته است. کلر هیوز، استاد روانشناسی رشد و معاون مدیر مرکز تحقیقات خانواده در دانشگاه کمبریج میگوید: "در مورد کشور چین کنجکاوی زیادی وجود داشته که تاثیرات رشد کل یک ملت "با خانواده های تک فرزند" چگونه خواهد بود. با این همه تمرکز خانواده و والدین بر روی یک کودک پتانسیل خود محوری در این کودکان بسیار بالا است، اما در واقع زمانی که مردم نگاه کردند این گونه نبود.
بخش عمدهای از بی اعتبار شدن باورهای غلط در مورد تک فرزندی توسط پروفسور تونی فالبو، استاد روانشناسی آموزشی دانشگاه تگزاس انجام شده است که از دهه ۱۹۷۰ فقط در مورد کودکان تحقیق کرده است. در یک متا آنالیز تحقیقات، با دنیس پولیت این زوج دریافتند که "در تمام نتایج رشد و نمو، تک فرزندها از نوزادان اول یا فرزندان خانوادههای کوچک قابل تشخیص نیستند" و بهتر از فرزندان خانوادههای بزرگ بودند.
در مورد خجول و غیراجتماعی بودن، یک مطالعه از سال ۲۰۱۱ نشان داد که اگرچه بزرگسالانی که تک فرزند بودهاند با فعالیتهای اجتماعی کمتری با بستگان درگیر بودهاند (که میتواند با داشتن بستگان کمتر قابل توضیح باشد)، هیچ تفاوتی در فعالیتهای اجتماعی آنها، مانند دوستان و همکاران یافت نشد. در یک نظرسنجی از بیش از ۲۵۰۰ نوجوان اسپانیایی آنها دریافتند که کودکان تنها، میزان بالای قربانی همسالان بودن را تجربه کردهاند. اما هیوز خاطرنشان میکند که این ممکن است تحت تأثیر احساس قربانی شدن آنها باشد: تا حدودی خواهران و برادران به شما یاد میدهند که با آرامش مسائل را حل کنید. یک مطالعه در سال گذشته توسط دانشگاه جنوب غربی در چین بر روی بیش از ۲۵۰ دانشجوی دانشگاه نشان داد که تک فرزندها در تفکر انعطاف پذیرتر هستند و بنابراین خلاقتر، اگرچه " سازگاری کمتری" نشان میدادند.
احساس ارزشمندی!
روانشناس بالینی لیندا بلر، نویسنده کتاب "سفارش تولد" میگوید، ساختار خانواده تک فرزند میتواند مزایای بزرگی داشته باشد، زیرا والدین میتوانند تمام وقت و انرژی خود را بر روی یک کودک متمرکز کنند و همچنین به زندگی شخصی خود نیز برسند. این بدان معناست که از دیدگاه کودک، بزرگ شدن بسیار جالب به نظر میرسد. در نسلهای قبلی تک فرزند بودن به دو دلیل خیلی خوب نبوده است، یک دلیل آن این بود که والدین معمولاً نمیتوانستند فرزند دیگری داشته باشند، این یک انتخاب نبود و مشکل این بود که آنان بیش از حد از کودک خود محافظت میکردند. دلیل دیگر این بود که فرزندان تنها در اقلیت بودند، بنابراین اغلب احساس زورگویی داشتند. اما امروز این یک گزینه مثبت بسیاری از والدین است، بنابراین کودک احساس نمیکند که غیرعادی و بیش از حد تحت حمایت است، بلکه احساس ارزشمندی میکند.
معایب تک فرزندی
بلر میگوید: تک فرزندی نکات منفی نیز دارد، یکی این است که حتی با بهترین تلاش والدین برای اینکه کودک وقت زیادی را با همسالان خود بگذراند، اغلب کمی احساس ناخوشایند دارد. این تا حدودی بدان دلیل است که این برخوردها معمولاً در یک مکان تحت نظارت مانند مهدکودک یا مدرسه اتفاق میافتند. بنابراین شما راحتی کودکانی که خواهر و برادر دارند را ندارید. کودکان دارای خواهر و برادر یاد میگیرند که کودکان دیگر را بهتر و راحتتر بشناسند. کودکان تنها نیز میتوانند این را یاد بگیرند، اما نه مانند سایر کودکان. بلر توصیه میکند "تعطیلات را با خانوادههای دیگری که فرزندان هم سال کودک شما دارند بگذرانید". این نزدیکترین وضعیت به موقعیتی است که کودکان دارای خواهر و برادر هستند.
به گفته وی مشکل دیگر این است که زندگی یک کودک تنها در خانه به وسیله بزرگسالان اداره میشود. معمولاً طبق نظم و ترتیب و نسبتاً آرام است. "اگر بخواهیم در مورد کنترل صحبت کنیم اغلب هنگامی که اشتباهی به وجود میآید کودک تنها بیشتر از همه احساس ناراحتی میکند، زیرا او به بی نظمی و شلوغی عادت ندارد. کاری که والدین باید انجام دهند این است که باید کمی راحت باشند و گاهی اجازه دهند که کمی بی نظمی رخ دهد." همانطور که اگر سه یا چهار فرزند داشتند اتفاق میافتاد اما او اضافه میکند که گمان نمیرود تک فرزندی بتواند مشکل جدی ایجاد کند.
آنچه که ممکن است برای یک کودک یا نوجوان مهم باشد مانند داشتن منابع و توجه بیشتر، لزوماً هنگامی که این کودک بزرگ میشود و با والدین میانسال خود ارتباط دارد و در نهایت، تنها بودن و نداشتن خاطرات مشترکی با افراد خانواده دیگر اهمیت ندارد. اگرچه این فرضیه که بیشتر مردم یک رابطه منطقی با خواهر و برادر خود در بزرگسالی دارند در مقابل تک فرزندها که یک دوران کودکی تنها داشتهاند، دیگرانی هم هستند که توسط یک خواهر یا برادر زورگو آسیب دیدهاند. هیوز میگوید تعداد خواهر یا برادر مهم نیست، بلکه کیفیت روابط اهمیت دارد. هیچ تضمینی وجود ندارد که اگر فرزند دیگری داشتید همه چیز به خوبی پیش میرفت. من مشخصاً فکر میکنم داشتن یک خواهر و برادر یک چیز شگفت انگیز است، اما من نمیخواهم افرادی که یک فرزند دارند و فکر نمیکنند بتوانند کودک دیگری داشته باشند احساس کنند فرزندشان چیزی از دست داده است.
در مورد اندازه مناسب خانواده و نیز تک فرزندی به گفته بلر، چنین چیزی وجود ندارد. خانواده کامل صرف نظر از تعداد آنان فرزندانی هستند که به لحاظ روانی به خوبی تنظیم شدهاند و اگر شما آنها را دوست داشته باشید آنان خوشحال خواهند بود.
بیشتر بدانید:
1- چگونه فرزند را خوشبخت کنیم؟
2- آماده سازی فرزند برای ورود خواهر یا برادر جدید
3- تک فرزندی خوب است یا بد و اما چرا تک فرزندی خوب است؟
4- چگونه می توان از حسادت فرزند اول به فرزند دوم جلوگیری کرد؟