The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

تکامل توانایی های حسی نوزاد

نوزاد مثل لوحی خام به دنیا نیامده است، بلکه با عملکرد حسی کاملی که از زمان لقاح جنین در حال گسترش است پا به این دنیا می‌گذارد. در واقع نوزادان پیش از اینکه متولد شوند و هنگامیکه در رحم مادر قرار دارند به تدریج حواس مختلف را بدست می‌آورند و گسترش می‌دهد. حواس یعنی توانایی پوست برای لمس، توانایی بینی برای بویایی، توانایی دهان برای چشایی، توانایی گوش‌ها برای شنوایی و توانایی چشم برای بینایی و واکنش به حرکت.

 

تکامل حس لامسه در نوزادان

احساس تماس، اولین حس جنین است که در رحم رشد می‌یابد. هنگامیکه جنین داخل رحم است با دیواره رحم تماس دارد، حس آب را می‌داند و تماس بند ناف به بدنش را احساس می‌کند. جنین خود را لمس نیز می‌کند، یعنی وقتی در تصویر برداری سونوگرافی می‌بینیم که جنین در حال مکیدن شست خود است، این مسئله به اثبات می‌رسد.

احساس لامسه به ترتیب از سر به سمت پا گسترش می‌یابد، بنابراین دهان اولین ناحیه‌ای است که حساس می‌گردد. به همین دلیل نوزادان در آغاز با دهانشان به اکتشاف می‌پردازند. اکتشاف با دستان زمانی آغاز می‌گردد که کودک رشد بیشتری یافته ‌است. پوست، اولین حس داخلی و خارجی است که کودک پدیدار می‌گردد. همان‌طوری‌که بدن نوزاد رشد می‌کند، دستان و پاهای او نیز بزرگ می‌شوند و به تدریج احساسات گسترده می‌یابند و کف دستان و کف پاها نیز حساس می‌شوند.

تنها با گذشت 12 هفته، تمامی بدن جنین به لمس واکنش نشان می‌دهد، بجز نوک و پشت سر او که تا کمی پس از تولد بدون احساس به تماس باقی می‌ماند. ظاهراً تجربه تماس، نقش مهمی را در توسعه مغز بازی می‌کند. تجربه تماس نه تنها برای رشد حس لامسه، بلکه برای رشد شناختی عمومی نیز ضروری است.

والدین جدید باید آگاه باشند که تمامی تماس‌هایی که با فرزند خود برقرار می‌کنند، مثل در آغوش گرفتن، ماساژ، با دست به آرامی ضربه زدن، تکان دادن و تغذیه یا نوازش، برای رشد عاطفی و سلامت روانی فرزندشان از اهمیت بسزایی برخوردار است. هیچکس نمی‌تواند با نوازش و در آغوش کشیدن نوزادی تازه متولد، او را "لوس" کند.

 

تکامل حس حرکت در نوزادان

بچه‌ها احساس حرکت را دوست دارند. علت آن، این است که "سیستم وستیبولار یا دهلیزی" در نوزادان از هنگام تولد به خوبی تکامل یافته است. در گوش داخلی ساختمانی به نام سیستم وستیبولار (دهلیزی) وجود دارد که به آن سیستم تعادلی نیز گفته می‌شود، این سیستم از محیط حرکتی و موقعیت ما در محیط اطلاعاتی دریافت و آنها را به مغز می فرستد. 

 این سیستم در حفظ تعادل به ما کمک می‌کند. در واقع دستگاه گوش حتی در بینایی واضح نیز نقش ایفا می‌کند (به کمک رفلکس چشمی- دستگاه دهلیزی). در حقیقت، عصب وستیبولار، اولین عصبی است که درون مغز شروع به پوشش دهی (غلاف بندی) خود می‌کند. پوشش میلینی عصب وستیبولار در انتهای سه ماهه اول بارداری آغاز می‌گردد. (میلین، پوشش یا غلافی روی دنباله نرون‌هاست).

گرچه سیستم وستیبولار نوزادان در هنگام تولد به خوبی تکامل یافته است، ولی این سیستم طی دوران کودکی و نوپایی و همان‌طوری‌که بچه راست ایستادن و سپس راه رفتن، دویدن و پریدن را یاد می‌گیرد، به بلوغ خود ادامه می‌دهد.

نوزادان زمانی که تکان داده شوند، کمتر گریه می‌کنند. هنگامیکه نوزادتان را درآغوش گرفته و را می‌روید، او ایجاد تغییر در وضعیت خود را تجربه می‌کند و آرام می‌شود. در حقیقت هنگامیکه نوزاد خود را تکان می‌دهید، این سیستم دهلیزی است که باعث آرامش‌ نوزادتان می‌گردد.

 سیستم وستیبولار نقش مهمی در رشد و نمو مغز بازی می‌کند. این سیستم، بخش بزرگی از اولین تجربیات احساسی نوزاد را فراهم می‌آورد و در سازمان‌دهی دیگر حواس و توانایی‌های شنوایی نقش حیاتی بازی می‌کند. در نتیجه بر رشد توانایی‌های شناختی و احساسی تاثیر می‌گذارد.

 

تکامل حس بینایی در نوزادان

از میان تمامی حواس، حس بینایی پیچیده‌ترین است و هنگام تولد نسبتاً ابتدایی است. این قضیه به این معنا نیست که نوزادان به کلی نمی‌بینند. در واقع حس بینایی نوزاد از تجربه کافی برخوردار نیست. گرچه رحم کاملاً تاریک نیست، ولی برای تمرین بینایی نیز چندان مکان مناسبی نیست. بنابراین تجارب بصری‌ای که نوزاد پس از تولد دریافت می‌کند باعث می‌شود تا شکل‌گیری حواس بینایی نوزاد با شدت بیشتری آغاز گردد. نوزادان در هنگام تولد سخت افزار مناسبی برای بینایی در اختیار دارند، ولی به‌منظور ارتباط درست، مغز به تجربه نیاز دارد.

بچه انسان دقیقاً با نوعی از توانایی بینایی به دنیا می‌آید که نیازهای او را برآوردن سازد. لازم نیست که نوزاد به اشیاء در دوردست را ببیند، زیرا برای برقراری ارتباط با بزرگترین حامیش، یعنی مادری که او را در آغوش کشیده، همین مقدار بینایی هم کافیست. 

نوزاد بلافاصله پس از زایمان و از روی غریضه در پی صورت مادرش است. نوزادان عاشق نگاه کردن به چهره‌ها هستند و از دو هفتگی می‌توانند صورت مادر خود را تشخیص ‌دهند. نوزاد در فاصله حدود 20 سانتی‌متری می‌تواند بر صورت مادر خود تمرکز کند. این فاصله دقیقاً همان فاصله‌ای است که هنگام شیردهی پستانی بین صورت مادر و فرزند وجود دارد. اگر نوزاد به درستی پستان به دهان گرفته باشد، می‌تواند هنگام تغذیه، نگاهی به صورت مادر بیاندازد و عشق و پرورشی را که بدن مادر برای او فراهم می‌آورد، ببیند و مزه کند.

نوزادان به اشیاء متحرک نسبت به اجسام ثابت واکنش نیرومندتری نشان می‌دهند. و به اجسام منحنی شکل نسبت به هندسی شکل و صاف واکنش بیشتری از خود بروز می‌دهد. بسیاری از چیزهایی که نوزاد در روزهای اولیه زندگی خود فرا می‌گیرد، از طریق آنچه که او می‌بیند.

 هنگامیکه فرزندتان درازکش در گهواره، کله کوچک خود را به این سمت و آن سمت می‌چرخاند، محیط خود را برای یافتن چیزی یا فردی آشنا یا رنگی روشن جست‌جو می‌کند. او می‌خواهد سرگرم شود و یادگیری را آغاز کند. درگیر کردن فرزندتان با جهان اطراف، فرصتی فراهم می‌آورد تا تجربیات بینایی او به برقراری ارتباط بین حس بینایی و مغز کمک کند.

 

تکامل حس چشایی در نوزادان

هنگام تولد، حس چشایی نوزاد به خوبی گسترش یافته است. جوانه‌های چشایی (حدود 5000 عدد از آنان) در هفت تا هشت هفتگی  نمایان می‌شوند و در هفته 13 به بلوغ می‌رسند. نوزادان نسبت به بالغین از جوانه‌های چشایی بیشتری برخوردارند. این جوانه‌ها روی زبان، سقف دهان، پشت گلو و داخل گونه‌ها یافت می‌شوند.

آنها با انواع قندها، نمک و ادویه‌جاتی که در مایع آمنیوتیک گردش می‌کنند، آشنا می‌شوند و در سه ماهه سوم، احساس چشایی بسیار کارآمدی خواهند داشت. از حدود هفته 14 بارداری، جنین شما می‌تواند مزه ها را بچشد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد، زمانی‌که ماده‌ای شیرین به درون مایع آمنیوتیک وارد شود، جنین آنرا به شدت می‌بلعد و زمانی‌که مایع ترشی وارد گردد، بلعدین پایان می‌یابد. به احتمال زیاد این روش طبیعت برای سازگاری بهتر جنین با جهان بیرون از رحم است. مثل این‌ که شیر مادر شیرین و اغلب سموم تلخ‌ند.  

بچه‌ها در رحم مادر با انواع مزه‌هایی که در مایع آمنیوتیک گردش می‌کند آشنا می‌شوند. پس از تولد، نوزاد توانایی تشخیص مزه‌هایی که در شیر مادر وجود دارد و او از قبل آنها را تجربه کرده است را دارا خواهد بود. زمانی‌که نوزاد از طریق شیر مادر در معرض مزه "سیر" قرار می‌گیرد، نوشیدن شیر را افزایش می‌دهند و زمان طولانی‌تری پستان را می‌مکند (ظاهرا نوزادان عاشق مزه سیر هستند!).

نوزادان اشتیاق زیادی به شیرینی دارند و شیر مادر بین پستان‌داران دارای بیشترین میزان ترکیبات قندی (قند شیر) است. بین میزان قند در شیر پستان‌داران و اندازه مغز رابطه‌ای وجود دارد. الکل و نیکوتین اشتهای جنین را تحت فشار قرار می‌دهد.

 

تکامل حس بویایی در نوزادان

حس بویایی حدوداً هفته 28 جنینی آغاز می‌شود و جنین می‌تواند بسیاری از رایحه‌ها و مزه‌هایی که مادرش در معرض آنها قرار می‌گیرد را تجربه کند. قدرت بویایی نوزادان در یک مورد بسیار توسعه یافته عمل می‌کند و آن تشخیص بوی بدن مادر است. نوزاد می‌تواند بین پستان مادر خودش و بانویی دیگر تفاوت‌گذارد. اگر مادری فرزند خود را شیردهی پستانی کند، نوزاد به سرعت یاد می‌گیرد که بوی ویژه زیر بغل مادر را تشخیص دهد.

در آزمایشی با بچه‌های دو هفته‌ای، براساس بوی بی‌همتا مادرشان، نوزادان بوی بدن مادران خود را از میان دیگران بانوان تشخیص دادند. زمانی‌که پَد پستان مادر خودشان نزدیک بینی نوزاد قرار داده شد و سپس پَد پستانی خانم دیگری، بارها و بارها نوزاد سرش را به سمت پَد پستانی مادر خود برگرداند. حتی در تاریکی، او قادر به یافتن نوک پستان مادر خود است.

توانایی تشخیص بوی پستان مادر نشان می‌دهد که نوزاد انسان برای حمایت از خویش در برابر گرسنگی کاملاً مجهز گردیده است. البته نوزادان تغذیه شده با شیر خشک قادر به انجام این کار نیستند.

تحقیقات نشان داده است که اگر پس از زایمان مادر و بچه برای مدتی طولانی از یکدیگر جدا نمانند، نوزاد می‌تواند طی 45 ساعت بوی مادر خویش را تشخیص دهد. جالب است بدانید که مادران نیز قادرند طی شش ساعت پس از تولد، بوی فرزند خود را از نوزادی دیگر تشخیص دهند، البته اگر اجازه داده شود که در اولین نیم ساعت پس از زایمان، مادر بدون مزاحم با نوزادش در تماس باشد. اکثر مادران متوجه نیستند که آنان نیز صاحب چنین توانایی شگفت‌انگیزی هستند.

در واقع مادر و نوزاد از همان لحظات ابتدایی پس از تولد از تمامی حواس خود برای تسهیل روند پیوند عاطفی استفاده می‌کنند. بنابراین برقراری زود هنگام رابطه عاطفی و با هم بودن مادر نوزاد، بسیار حیاتی است. توصیه می‌شود مادر تا در حد امکان فرزند خود را در آغوش کشیده، نوازش کند، ببوید، نگاهش کند و با او به گفتگو بپردازد.

 

تکامل حس شنوایی در نوزادان

حس شنوایی نیز در هنگام تولد به خوبی تکامل یافته است. امکان دارد نوزادان در هنگام تولد حداقل 12 هفته تجربه شنوایی داشته باشند. ساختار حلزونی گوش ظاهراً در هفته 20 بارداری کارآست و سیناپس‌هایی که عهده دار انتقال پیام‌های عصبی هستند بین هفته 24 و 28 بالغ  می‌شوند. تقریباً همه اعصاب مغزی به گوش منتهی می‌شوند و در نتیجه این عضو بنیانی‌ترین اندام حسی ما شمرده می‌شود. شنوایی نیز مثل بینایی، شدیداً تحت تاثیر تجربیات است، تجربیات پیش و پس از تولد.

طی زندگی رحمی، جنین برای شندیدن صدای زیر مادر توانایی بهتری دارد تا صدای بَم پدر. بچه در رحم بیشتر از طریق رسانایی استخوانی می‌شنود تا از طریق رسانایی هوا. احتمالاً بلندترین صداهای داخلی که به جنین می‌رسد، صدای شکم و روده‌های مادر است که به 85 دیسیبل (واحد اندازه‌گیری صدا) می‌رسد. صداهای دیگری که توسط جنین شنیده می‌شود و حدوداً 55 دیسیبل یا بیشتر قدرت دارند، عبارتند از، هیاهوی خون در سرخ‌رگ‌های اصلی است که رحم و جفت را تغذیه می‌کنند.   

بچه ها به سرعت یادگیری زبان مادر خود را آغاز می‌کنند، یعنی اولین حرکت به سمت یادگیری زبان و فرهنگ. از آنجاییکه صدای مادر برای نوزاد قابل تشخیص است، پیش و پس از زایمان به شکل بی‌همتایی برای نوزاد آرامش‌بخش است. پژوهش‌ها نشان داده است که جنین‌ها هنگام شنیدن صدای مادر خود، بلعیدن مایع رحمی را آهسته می‌کنند و پس از زایمان، نوزادان برای صدای مادر خود و زبانی که صحبت می‌کند، ترجیح ویژه‌ای قائل می‌شود.

رفتار احساسی نوزاد در مواجه با مادر و پدرش از یک سوی و گرایش وصف ناپذیر والدین برای تحسین رفتار احساسی نوزادشان، خانواده جدید را به یکدیگر نزدیک‌تر کرده و به آنان کمک می‌کند که برای ادامه راه آماده‌تر باشند.

 

5 نکته مهم برای هموار سازی انتقال فرزندتان از رحم به دنیای خارج

تطبیق با جایگاه مادرانه می‌تواند به مسیری ناهموار مبدل گردد، به ویژه اگر نی‌نی‌ شما کمی بدخلق باشد. با آسان سازی انتقال فرزندتان از رحم به دنیای خارج، به احتمال فراوان فرزند آرامی خواهید داشت.

  • در اولین ساعت‌های پس از زایمان، سعی کنید برای تماس پوست با پوست با فرزندتان زمان بیشتری صرف کنید. بدن لُخت او را روی سینه برهنه خود قرار دهید. با استفاده از حوله یا پتویی نخی، خود و فرزندتان را بپوشانید. در این حالت، فرزندتان با احساس بو و صدای آشنای مادرش آرام می‌گیرد.
  • هر چه سریع‌تر پس از زایمان، فرزندتان را شیردهی پستانی کنید.
  • از مصرف عطرهایی که رایحه زیادی دارند پرهیز کنید و از شستن لباس‌های خود و فرزندتان با پاک‌کننده‌هایی با بوی تند اجتناب کنید. زیرا حس بویایی در نوزادان بسیار قوی است.
  • فرزندتان را 20 سانتی‌متر دور از صورت‌تان نگه دارید (بهترین فاصله است) تا او بتواند بر چشمان‌تان تمرکز کند. صورت شما به او آرامش می‌بخشد، به ویژه اگر هنگامیکه او را در آغوش کشیده‌اید، با او سخن بگوئید.
  • پس از پایان زندگی همراه با آرامش دنیای رحمی و ورود نوزاد به این جهان ممکن است نی‌نی‌ شما دوست داشته باشد که زمان بیشتری در آغوش شما باشد. او را در آغوش کشیده و نوازش کنید و نگران لوس شدن او نباشید.    

 

مطالعه بیشتر:

1- رشد احساسی، روانی و ذهنی نوزاد در دوران بارداری

2- زندگی جنین در رحم و رشد حواس 5 گانه

3- اولین حرکات جنین از چه هفته ای احساس می شود

4- احساس غریبی کردن در کودکان