molfix-مولفیکس

هوش هیجانی و فواید و مزایای هوش هیجانی در کودکان چیست؟

هوش هیجانی و فواید و مزایای هوش هیجانی در کودکان چیست؟

شما به عنوان والدین مسئولیت های زیادی بر عهده دارید که یکی از مهم ترین آن ها تشویق فرزند دلبندتان به تلاش برای توسعه و رشد هوش خود است. این البته به معنای هوش علمی است اما باید بدانید که این تنها نوع از هوش نیست که اهمیت دارد. شاید از خودتان بپرسید مگر چند نوع هوش داریم؟! خب، در حقیقت بر طبق نظریه های مختلف روانشناسی، هوش انسانی با توجه به کارکردی که دارد، به چندین نوع تقسیم می شود. سه دسته بندی کلی هوش عبارت هستند از هوش هیجانی (EQ)، هوش عقلانی (IQ) و همچنین هوش معنوی (SQ) که هر کدام آن ها، زیر مجموعه هایی نیز دارند.

هوش هیجانی چیست؟

هوش هیجانی به عنوان توانایی فرد در بیان و مدیریت احساسات به شیوه ای مناسب و همراه با احترام به احساسات دیگران تعریف می شود. این مجموعه مهارت هایی است که اکتسابی بوده و کودکان می توانند در هر سنی یاد بگیرند.

فواید و مزایای هوش هیجانی در کودکان

در طی چند دهه گذشته، مطالعات متعدد نشان داده است که بهره مندی از هوش هیجانی مزایای مختلفی را فراهم می کند که برای فرزند محبوب شما در تمام طول زندگی به کار خواهد آمد و برایش مفید خواهد بود. در اینجا تنها چند مورد از فواید بی نظیر هوش هیجانی آورده شده است:

- موفقیت تحصیلی: هوش هیجانی یا همان EQ بالا با ضریب هوشی بالا (IQ) مرتبط است. کودکانی که سطح هوش هیجانی بالاتری دارند، در تست های استاندارد عملکرد بهتری از خود نشان می دهند. به علاوه آن ها معمولا در آزمون های مختلف، نمرات بالاتری را کسب می کنند.

روابط بهتر: بهره مندی از مهارت های هوش هیجانی به بچه ها کمک می کند تا تعارضات را کنترل کرده و روابط دوستانه تری با دیگران برقرار کنند. بزرگسالانی که دارای سطح بالای هوش هیجانی هستند نیز روابط بهتری را در زندگی شخصی و شغلی خود گزارش می دهند.

- موفقیت در زندگی فردی: سطح بالای هوش هیجانی در دوران کودکی با افزایش احتمال موفقیت در بزرگسالی مرتبط است. نتایج حاصل از مطالعه ای که در طی 19 سال صورت گرفت و در مجله بهداشت عمومی آمریکا منتشر شد، نشان می دهد که مهارت های اجتماعی و احساسی کودک در کودکستان می تواند موفقیت مادام العمر او را پیش بینی کند. بر مبنای داده های حاصل از این بررسی، کودکانی که در 5 سالگی قادر به اشتراک گذاشتن، همکاری و پیروی از دستورالعمل ها بودند، با احتمال بیشتری در آینده موفق به دریافت مدارک دانشگاهی شده و به طور معمول در حوالی 25 سالگی وارد فضای شغلی آن هم به طور تمام وقت می شوند.

- بهبود سلامت روان: افرادی که از هوش هیجانی بالاتری برخوردار هستند، کمتر دچار افسردگی و سایر بیماری های روحی و روانی می شوند.فواید هوش هیجانی منطقی به نظر می‌رسد. کودکی که در هنگام خشم و عصبانیت، می تواند خودش را آرام کند، در شرایط دشوار نیز به خوبی عمل می کند و آن بچه ای که می تواند احساسات خود را به روشی سالم بیان کند، احتمالاً روابط سالم تری نسبت به آن کودکی که در هنگام عصبانیت داد و بیداد کرده و یا حرف های ناخوشایند می زند، برقرار کرده و آن روابط را به خوبی حفظ می کند.

دوست دارید دلبند شما هم از این فواید بهره ببرد؟

خبر خوب این است که همه بچه ها توانایی یادگیری مهارت های هوش هیجانی را دارند و برای فراگیری چنین مهارت هایی، آن ها فقط به بزرگسالانی نیاز دارند تا بتوانند به آن ها در این زمینه آموزش دهند.

1. احساسات فرزند خود را برچسب بزنید

بچه ها باید بدانند که چگونه احساس خود را تشخیص دهند. شما می توانید با نامگذاری بر روی احساسات کودکان به آن ها کمک کنید تا در این زمینه به مهارت دست پیدا کنند. فرزند شما حداقل احساسی که به او نسبت می دهید را احساس می کند.

به عنوان مثال وقتی کوچولوی وروجک شما ناراحت شد که یک بازی را از دست داده است، می توانید به او بگویید: "عزیزم به نظر می رسد که در حال حاضر واقعاً عصبانی هستی. درست است؟" اگر او غمگین به نظر می رسد، بد نیست بگویید که: "آیا از اینکه امروز قرار نیست مادربزرگ و پدربزرگ را ملاقات کنیم، ناامید شده ای؟"

کلمات احساسی مانند "عصبانی"، "ناراحت"، "خجالتی" و "دردناک" همه می توانند یک واژه نامه برای بیان احساسات ایجاد کنند. البته فراموش نکنید که کلمات مربوط به احساسات مثبت را نیز به اشتراک بگذارید تا فرزندتان با آن ها آشنا شود. کلماتی همچون "شادی"، "هیجان زده"، "ذوق کرده" و "امیدوار"، نمونه های خوبی از این دست هستند.

2. همدلی نشان دهید

هنگامی که دلبند کوچک شما ناراحت است، به ویژه هنگامی که احساسات او کمی دراماتیک و شدید به نظر می رسند، تلاش برای به حداقل رساندن احساساتی که آن ها تجربه می کنند، می تواند بسیار وسوسه انگیز به نظر برسد. اما فراموش نکنید که اظهارنظرهای نادرست در چنین شرایطی ممکن است به کودک شما القا کند که احساس او اشتباه و بی مورد است.

پس چه باید کرد؟

قطعا روش بهتر تأیید احساسات آن ها و نشان دادن همدلی است، حتی اگر دلیل ناراحتی آن ها را نمی فهمید. اگر فرزندتان گریه می کند، زیرا به او گفته اید تا زمانی که اتاق خود را تمیز نکند نمی تواند به پارک برود، برای نشان دادن حس همدلی و درک خود، جمله ای از این دست را می توانید به او بگویید: "من هم وقتی که مجبور به انجام کاری می شوم که دوست ندارم آن را انجام دهم، احساس ناراحتی می کنم. گاهی اوقات ادامه دادن به کار وقتی که نمی خواهیم آن را انجام دهیم، خیلی سخت می شود.".

وقتی کودکتان می بیند که شما درک می کنید او از درون چه احساسی دارد، دیگر مجبور نمی شود احساسات خود را از طریق رفتارهایش به شما نشان دهد. در حقیقت، وقتی که شما به طور روشن و واضح برایش شرح می دهید که کاملا درک می کنید که او ناراحت است، بنابراین می توان انتظار این را داشت که فرزندتان به جای اینکه فریاد بزند و گریه کند تا به شما نشان دهد که از این بابت عصبانی است، احساس بهتری را تجربه کرده و دیگر به چنین رفتارهایی دست نزند.

3. روش های مناسبی را برای بیان احساسات الگوسازی کنید

کودکان باید بدانند که چگونه احساسات خود را به روشی مناسب از لحاظ اجتماعی ابراز کنند. بنابراین، شما به عنوان الگوی فرزندتان برای بیان احساساتی همچون ناراحتی می توانید بگویید: "احساسات من صدمه دیده است"، یا اینکه روشی مانند رسم یک تصویر از یک چهره غمگین را امتحان کنید. فراموش نکنید که فریاد کشیدن، جیغ زدن و یا پرتاب کردن وسیله ها، روش های خوبی برای ابراز احساسات نیستند، خصوصا که بچه ها تمامی این کارها را در ذهن خود ثبت کرده و بعده ها انجام می دهند.

بهترین روش برای یادگیری نحوه ابراز احساسات به فرزندتان، این است که خودتان به عنوان الگو و معلم او چطور احساسات خود را بیان کنید.

برای دست یابی به این هدف، در مکالمات روزمره خود، کلمات احساسی را به کار برده و صحبت کردن در مورد آن ها را تمرین کنید. به عنوان مثال در موقعیت های مختلف، جملاتی مانند این را بگویید: "وقتی می بینم بچه ها در زمین بازی بدجنسی می کنند، عصبانی می شوم" یا "وقتی که دوستانمان برای صرف شام به خانه ما می آیند، احساس خوشحالی می کنم".

مطالعات نشان می دهند والدینی که از نظر هوش هیجانی در سطح بالایی قرار دارند، به احتمال زیاد فرزندانی خواهند داشت که آن ها نیز از این موهبت بهره منده هستند. بنابراین، بر روی مهارت‌های خود به صورت واضح و شفاف تمرکز کنید تا بتوانید آن ها را به یک عادت تبدیل کرده و الگویی مؤثر برای کوچولوی دوست داشتنی خود باشید.

4. مهارت های مقابله سالم را آموزش دهید

هنگامی که بچه ها احساسات خود را درک می کنند، باید یاد بگیرند که چگونه با این احساسات به روشی سالم کنار بیایند. آگاهی داشتن از اینکه چگونه می توانند خود را آرام کنند، شاد مانده و به خود روحیه بخشند و یا اینکه چطور با ترس های خود روبرو شوند، می تواند برای بچه های کوچک بسیار پیچیده باشد.بنابراین لازم است تا به آن ها مهارت های خاص مقابله سالم با احساسات را بیاموزید. به عنوان مثال، اگر بتوانید به فرزند خود یاد دهید که چگونه در هنگام عصبانیت، چند نفس عمیق بکشد، او می فهمد که چطور باید خودش را آرام کند.

یک روش مناسب و دوستانه برای آموزش این امر به بچه ها، این است که به آن ها بگویید: "از آنجا که از طریق بینی نفس کشیده و از طریق دهان آن را به بیرون می رانند، عمیق تنفس کنند، گویی که انگار که از درون یک چوبدستی جادویی در حال دمیدن هستند".

همچنین می‌توانید به دلبند خود یاد دهید تا کیتی بسازد که به او در تنظیم احساساتش کمک کند. یک کتاب رنگ آمیزی، یک کتاب جوک یا داستان مورد علاقه، موسیقی آرامش بخش و لوسیون هایی که بوی خوبی دارند چند موردی هستند که می توانند در تهیه کیت مورد استفاده قرار گرفته و به درگیر شدن حواس و آرامش احساسات فرزندتان کمک کنند. این وسایل را در جعبه مخصوصی که آن ها را تزئین می کنند، قرار دهید تا بدین ترتیب کیت مخصوص کودک شما آماده شود. سپس، هر زمان که کوچولویتان ناراحت شد، به او یادآوری کنید که باید به سراغ کیت آرامش خود رفته و با استفاده از ابزارهای موجود در آن، برای مدیریت احساسات خود تمرین و تلاش کند.

5. مهارت های حل مسئله را توسعه دهید

بخشی از پروسه و روند ایجاد هوش هیجانی، شامل یادگیری نحوه حل مشکلات است. بعد از برچسب زدن و پرداختن به احساسات، وقت آن رسیده است که به چگونگی رفع خود مشکل بپردازیم. این بخش از اهمیت به سزایی برخودار بوده و باید به آن توجه ویژه ای داشت.

شاید فرزند شما از اینکه خواهرش مزاحم بازی ویدیویی آن ها شده است، ناراحت و عصبانی است. برای کمک به حل این مشکل، به آن ها کمک کنید تا حداقل پنج راه برای حل مسأله شناسایی کنند. راه حل هایی که از جانب بچه ها در این شرایط مطرح می شوند، لزوما نباید ایده های خوب و بی نقصی باشند. در واقع آنچه که در ابتدای این مسیر اهمیت دارد، تنها رسیدن به هدف "ایده پردازی" است.

هنگامی که کودک شما مرتکب اشتباه می شود، باید یاد بگیرد که کارها را به روش متفاوتی انجام داده تا بتواند هرگونه مشکل ماندرگاری را حل کند.سعی کنید به جای اینکه حل‌کننده واقعی و اصلی مشکلات باشید، به عنوان مربی عمل کنید. برای رسیدن به این هدف، در صورت لزوم او را در این زمینه راهنمایی کرده و به او کمک کنید تا ببینید که آیا به تنهایی توانایی حل مسالمت آمیز و مؤثر مشکلات را دارد یا خیر؟

6. هوش هیجانی را به یک هدف در حال انجام تبدیل کنید

مهم نیست که دلبند کوچک شما از نظر احساسی چقدر هوشمند است، مهم این است که باور داشته باشید او همیشه جای پیشرفت دارد. احتمالاً در طول کودکی و نوجوانی هر شخصی، پستی و بلندی های زیادی وجود خواهند داشت که باید با آن ها روبرو شود. هرچه که فرزندان ما بزرگتر و بالغ تر می شوند، ممکن است با موانعی روبرو شوند که مهارت های آن ها را به چالش می کشند. بنابراین، دست یابی به هوش هیجانی را به عنوان هدفی برای ترکیب مهارت ها در زندگی روزمره خود قرار دهید. وقتی که فرزند شما جوان و کم سن و سال تر است، هر روز درباره احساسات با او صحبت کنید.

به عنوان مثال می توانید در رابطه با احساساتی که شخصیت ها در کتاب یا فیلم ها احساس می کنند، با یکدیگر حرف بزنید. به علاوه در مورد راه های بهتر حل مشکلات و یا راهکارهایی که شخصیت ها می توانند به کمک آن ها با دیگران به احترام رفتار کنند، با آن ها گفت و گو کنید.

با گذشت تدریجی زمان، هنگامی که فرزندتان بزرگتر می شود، لازم است تا کمی جدی تر شده و در مورد موقعیت های زندگی واقعی با او صحبت کنید، این گفتمان می تواند در رابطه با مواردی باشد که بچه ها احتمالا در زندگی روزمره خود با آن ها روبرو خواهند شد، یا اینکه در زمینه مشکلاتی باشد که در اخبار در مورد آن ها خوانده و شنیده اید. فراموش نکنید که آن را به یک مکالمه مداوم تبدیل کرده و هر روز به صورت مستمر در مورد موضوعات مختلف با دلبندتان حرف بزنید.

 در انتها لازم است یادآوری کنیم که همواره از اشتباهات فرزند خود به عنوان فرصت هایی برای آموزش و کمک به رشد هرچه بهتر او استفاده کنید. وقتی که بچه ها به دلیل عصبانیت یا صدمه زدن به احساسات شخصی، دست به کار اشتباهی می زنند، لازم است تا وقت بگذارید و در مورد اینکه چگونه می توانند در آینده بهتر عمل کنند با آن ها به روشنی صحبت کنید. با دریافت حمایت و راهنمایی مداوم از جانب شما، کودک دوست داشتنیتان می تواند به هوش هیجانی و قدرت ذهنی لازم برای موفقیت در زندگی دست پیدا کند. پس دست از تلاش نکشیده و برای رسیدن به این هدف، هر آنچه را که لازم است انجام دهید.

مطالعه بیشتر:

تقویت هوش معنوی در بدو تولد نوزاد

ارتباط میان ضریب هوش کودک و افزایش عمر

راههای باهوش شدن کودک ، انوع هوش در کودکان

افزایش IQ جنین، چطور می‌توان هوش جنین را بالا برد؟

استدیو عکس فیلیک

?پرسش و پاسخ های هوش هیجانی

بالا بودن هوش هیجانی چه فوایدی برای کودک دارد؟

بهره مندی از مهارت های هوش هیجانی به بچه ها کمک می کند تا تعارضات را کنترل کرده و روابط دوستانه تری با دیگران برقرار کنند. بزرگسالانی که دارای سطح بالای هوش هیجانی هستند نیز روابط بهتری را در زندگی شخصی و شغلی خود گزارش می دهند.

آیا کودکانی که هوش هیجانی بالاتری دارند موفق تر هستند؟

موفقیت در زندگی فردی: سطح بالای هوش هیجانی در دوران کودکی با افزایش احتمال موفقیت در بزرگسالی مرتبط است. نتایج حاصل از مطالعه ای که در طی 19 سال صورت گرفت و در مجله بهداشت عمومی آمریکا منتشر شد، نشان می دهد که مهارت های اجتماعی و احساسی کودک در کودکستان می تواند موفقیت مادام العمر او را پیش بینی کند. بر مبنای داده های حاصل از این بررسی، کودکانی که در 5 سالگی قادر به اشتراک گذاشتن، همکاری و پیروی از دستورالعمل ها بودند، با احتمال بیشتری در آینده موفق به دریافت مدارک دانشگاهی شده و به طور معمول در حوالی 25 سالگی وارد فضای شغلی آن هم به طور تمام وقت می شوند.

برای تقویت هوش هیجانی کودک چه کنیم؟

بچه ها باید بدانند که چگونه احساس خود را تشخیص دهند. شما می توانید با نام گذاری بر روی احساسات کودکان به آن ها کمک کنید تا در این زمینه به مهارت دست پیدا کنند. فرزند شما حداقل احساسی که به او نسبت می دهید را احساس می کند. به عنوان مثال وقتی کوچولوی وروجک شما ناراحت شد که یک بازی را از دست داده است، می توانید به او بگویید: عزیزم به نظر می رسد که در حال حاضر واقعاً عصبانی هستی. درست است؟ اگر او غمگین به نظر می رسد، بد نیست بگویید که: آیا از اینکه امروز قرار نیست مادربزرگ و پدربزرگ را ملاقات کنیم، ناامید شده ای؟

آیا هوش هیجانی کودک به والدین او ارتباطی دارد؟

مطالعات نشان می دهند والدینی که از نظر هوش هیجانی در سطح بالایی قرار دارند، به احتمال زیاد فرزندانی خواهند داشت که آن ها نیز از این موهبت بهره منده هستند. بنابراین، بر روی مهارت‌های خود به صورت واضح و شفاف تمرکز کنید تا بتوانید آن ها را به یک عادت تبدیل کرده و الگویی موثر برای کوچولوی دوست داشتنی خود باشید.

منبع: verywellfamily