دلیل بازی نکردن کودک با همسالان در پارک چیست وچه باید بکنیم؟
به عنوان کسی که از همه بیشتر فرشته کوچکتان را دوست دارید، وقتی او را به پارک می برید احتمالا منتظرید که به سمت همسالان خود دویده و شروع به بازی کند. اما امروزه ما کودکانی را می بینیم که چندان به بازی کردن با همسالانشان علاقه ندارند. اما مشکل چیست؟؟ دلیل بازی نکردن کودک با دوستان و همسالان چیست؟ چرا بعضی کودکان فقط دوست دارند با بزرگترها بازی کنند و بعضی اصلا به بازی کردن علاقه ای نشان نمی دهند؟ اگر می خواهید همه چیز را از علت تا راه کارهای بازی نکردن کودکان بدانید تا پایان این مطلب همراه ما باشید.
بازی کردن چه اهمیتی در کودکان دارد؟
شاید فکر می کنید که بازی کردن تنها یک تفریح و راهی برای تخلیه انرژی و سرگرم شدن است اما در حقیقت بازی نقشی بسیار فراتر از این ها داشته و وجودش برای رشد کودکان ضروری است زیرا به بهزیستی و سلامت شناختی، جسمی، اجتماعی و عاطفی آن ها کمک می کند. بازی ها همچنین امکان تعامل بین والدین و فرزندان آن ها را فراهم می کنند که در نتیجه ی آن پایه های محکمی برای روابط آینده ساخته خواهند شد. براساس گزارشی از آكادمی اطفال آمریكا، بازی برای رشد بچه ها اهمیت بسیار زیادی دارد، به طوری كه توسط كمیسیون عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد به عنوان حق مسلم هر كودك شناخته شده است. بازی کردن راهی را برای رشد و گسترش تخیل و خلاقیت در اختیار فرزندان دلبند ما قرار می دهد. همچنین به آن ها کمک می کند تا یاد بگیرند که چگونه با دیگران خوب کار کنند و علاوه بر این، به آن ها اجازه می دهد تا جهان را با سرعت و علاقه خود کشف کنند. پس سرسری از کنار آن نگذشته و بازی ها را حسابی جدی بگیرید.
در مواجهه با بازی نکردن کودک، چه کاری باید انجام دهید؟
ما به عنوان والدین و مربیان و معلمان، معمولا اینطور تصور می کنیم که بچه ها به طور طبیعی می دانند چگونه بازی کنند. اگر آن ها به بیرون از خانه بروند، بلافاصله به سرعت شروع به دویدن کرده تا طبیعت پیرامون خود را کشف کنند و در داخل آن ساختارهای خلاقانه بسازند و یا تصاویر دقیق و پر از جزییاتی را در زهن خود ترسیم کنند. این کنجکاوی طبیعی نسبت به دنیای اطراف آن ها، به کودکان اجازه می دهد تا برای دست یابی به موفقیت، مهارت های لازم را فرا گرفته، کشف کرده و ایجاد کنند. شاید برایتان عجیب باشد اما در حقیقت از طریق درگیر شدن در بازی های مختلف، فرزندان ما از نظر جسمی، فکری، اجتماعی و عاطفی رشد می کنند. اما در مقابل بچه ای که به سادگی در اطراف اتاق پرسه میزند و دیگران را میبیند اما در واقع هیچ علاقهای به بازی کردن و یا به فعالیتهای مرتبط با آن نشان نمیدهد، کودکی است که ممکن است نداند چگونه بازی کند. چنین بچه هایی قطعا نیازمند دریافت کمک هستند! اما سوال اینجا است که والدین و مربیان آموزگاران چگونه میتوانند به کودکانی کمک کنند که به طور غریزی نمیدانند چطور باید در بازی ها شرکت کنند؟
در مقاله ای که توسط دکتر گلنا زایک، پروفسور آموزش ابتدایی دوران کودکی در دانشگاه سنت فرانسیس، به چاپ رسیده است، اینطور بیان شده که بچه هایی که بازی نمی کنند می توانند در دسته بندی های مختلفی از جمله: سرگردان، هوسران، کودک طرد شده، کودک مضطرب و همچنین کودک کناره گیر طبقه بندی شوند.
دلیل بازی نکردن کودکان سرگردان (wanderer)
کودک سرگردان (wanderer)، به بچه ای گفته می شود که در کلاس یا محیط بازی به راحتی سرگردان می شود. این بچه ها ممکن است این کار را انجام دهند، زیرا تعداد فعالیت هایی که می توانند از بین آن ها انتخاب کنند، بیش از حد زیاد است یا اینکه ممکن است تجربه محدودی با کودکان دیگر داشته باشند. این کودکان ممکن است مهارت های اساسی بازی کردن برای ورود به فعالیتی که از قبل شروع شده و در لحظه در حال انجام است را نداشته باشند. در حقیقت اگر بچه ها نتوانند خواسته ها و نیازهای خود را بیان کنند، ممکن است کنار آمدن با دیگران و پیوستن به یک گروه برای آن ها دشوار باشد. سرگردان ها گاهی اوقات دامنه توجه لازم برای انتخاب کردن و باقی ماندن در یک کار خاص را ندارند. آن ها ممکن است نتوانند از میان گزینه های بازی، یکی را انتخاب کرده و یا علاقه خود به یک فعالیتی حفظ کنند. در برخی موارد، کودکان این رفتارها را از خود نشان می دهند زیرا احساس خوبی ندارند، در خانه استرس یا ضربه روحی را تجربه کرده اند و یا نیازهای ویژه دیگری دارند.
دلیل بازی نکردن کودکان هوسران (dabbler)
هوسران (dabbler) به فردی اطلاق می شود می شود که از یک فعالیت به یک فعالیت دیگر رفته بدون اینکه واقعا درگیر آن ها شود (از شاخه ای به شاخه دیگر می پرند). این دسته از بچه ها ممکن است نتوانند برای مدت طولانی بر روی کاری تمرکز کنند و اغلب رفتارهایی را از خود بروز می دهند که بیانگر کم توجهی آن ها هستند. کودکان هوسران یا به عبارتی تنوع طلب و متفنن، برخلاف دسته قبلی، به راحتی می توانند بازی خود را انتخاب کنند، اما هرگز به طور کامل درگیر آن فعالیت نمی شوند. البته توجه به این نکته ضروری است که همه کودکان در برخی از مواقع ممکن است چنین ویژگی را از خود نشان دهند اما وقتی این به یک رفتار ثابت و مداوم تبدیل می شود، ممکن است مداخله کردن لازم باشد. از آنجا که بچه های این چنینی به طور کلی در فعالیتی درگیر نمی شوند، این بسیار مهم است که معلم آن ها را در کارها دخالت دهد.
دلیل بازی نکردن کودکان طرد شده
گروه بعدی طردشده ها هستند. یک کودک طرد شده (rejected child) معمولاً فاقد سه مهارت اساسی برای بازی کردن است. این مهارت ها شامل آگاهی از دیگران، مهارت نوبت دهی و مهارت حل مسئله هستند. اگر کودکی نسبت به دیگران بی اطلاع و بی تفاوت باشد، ممکن است توانایی گوش دادن به صحبت های بقیه را نداشته باشد و به علاوه قادر به درک دیدگاه های آن ها نیز نباشد. مهارت حل مسئله به بچه ها این امکان را می دهد تا نیازها و خواسته های خود را بیان کنند و در عین حال به نیازها و خواسته های دیگران نیز گوش فرا داده و با یکدیگر همکاری کنند. متاسفانه آن دسته از کودکانی که نمی توانند مسئله ای را حل کرده یا مشکلات و نظراتشان را با هم به اشتراک بگذارند، ممکن است در شرایط بازی با مشکل روبرو شوند. فقدان این مهارت های کلیدی بازی کردن، بسیار آسیب رسان بوده و حتی می تواند منجر به بروز رفتارهای تهاجمی شود و این دور از انتظار نیست که بچه هایی که رفتارهای پرخاشگرانه از خود بروز می دهند، اغلب توسط سایر کودکان رد شوند. زیرا سایر بچه ها از آسیب دیدن می ترسند و یا به سادگی از بازی با بچه های پرخاشگر و تهاجمی بیزارند. كودكان طرد شده باید در روند بازی هدایت شوند تا بدین ترتیب مهارت های اجتماعی لازم در آن ها ایجاد شود.
دلیل بازی نکردن کودکان مضطرب
کودک مضطرب (anxious child) ممکن است به دلایل متنوع و در زمان های مختلف دچار استرس و اضطراب شود. معمولاً هنگامی که بچه ها در محیط خانه بنا به دلیلی مانند شنیدن یا دیدن دعوای والدین، استرس را تجربه می کنند، دچار اضطراب خواهند شد. استرس های جسمی و عاطفی ناشی از کمبود خواب یا غذا نیز می تواند در کودکان خردسال اضطراب ایجاد کند. خود تجربه رفتن به پیش دبستانی نیز گاهی اوقات عاملی برای بروز اضطراب باشد، زیرا باعث رو در رو شدن فرزند کوچک ما با تعداد زیادی از فعالیت ها، کودکان دیگر و بزرگسالان ناآشنا شده و در نتیجه او را تحت فشار قرار می دهد. تنش، کمبود یا فقدان تماس چشمی و مکیدن انگشت شست از رایج ترین علائم جسمی نشان دهنده اضطراب در کودکان است. روابط اعتماد دهنده از جانب بزرگسالان و شرایط قابل پیش بینی در کلاس، چیزی است که بچه های مضطرب برای رشد کردن و یادگیری نحوه بازی نیازمند آن هستند.
دلیل بازی نکردن کودکان منزوی
و در نهایت کودک کناره گیر یا منزوی (aloof child)، بچه ای است که ارتباط چشمی کمی داشته و یا کلا هیچ ارتباط چشمی با دیگران برقرار نمی کند، به ندرت گفت و گویی را آغاز کرده و معمولا با کسی وارد تعامل نمی شود و به طور کلی علاقه کمی به محیط اطراف خود نشان می دهد. دلیل بازی نکردن کودک منزوی تقریبا واضح است. این بچه ها ممکن است از تماس با همکلاسی های خود اجتناب کنند، زیرا ممکن است قادر به ایجاد مهارت ها و روابط اجتماعی نباشند که همین مساله بر روی عزت نفس و نگرش آن ها در مورد یادگیری و مدرسه تأثیر منفی می گذارد. بی تفاوتی و کناره گیری چنین کودکانی ممکن است به دلیل کمبود تجربه در محیط ها و اجتماعات گروهی باشد و یا ناشی از این باشد که آن ها سابقه روابط مثبت و قابل اعتماد با کودکان یا بزرگسالان دیگر را نداشته باشند. کمک به ایجاد و تقویت اعتماد به نفس و ارائه تجربیاتی که موفقیت آن ها تضمین شده باشد، راهکارهای مفیدی هستند که از این کودکان خاص پشتیبانی می کنند.
بازی های آزاد (اختیاری) و اثرات طولانی مدت آن ها
با وجود فواید واضح و حیاتی بازی های آزاد و اختیاری، متاسفانه امروزه این نوع بازی در میان بسیاری از کودکان کمتر انجام می شود. این کاهش در بازی های آزاد، آن دسته از بچه های سنین مهد کودکی را تحت تأثیر قرار داده است که مربیانشان از زمان بازی آن ها کم کرده اند تا در برنامه های روزانه مدت زمان بیشتری را برای آموزش های علمی و درسی باز کنند.
از آنجا که در مدرسه ها به دروسی همچون املا و انشا، ریاضیات و علوم به شدت اهمیت داده می شود، از همان مقاطع پایین و پیش دبستانی، زمان بسیار کمتری به تربیت بدنی و زمان هنر خلاقانه اختصاص داده می شود. طبق داده های آکادمی اطفال آمریکا، این تغییرات می تواند توانایی کودکان در ذخیره اطلاعات جدید را تحت تأثیر قرار دهد، زیرا آن ها دیگر با سرعت و علایق خود به دنبال آن ها نمی روند.
علاوه بر این، کاهش زمان برای انجام بازی های بدنی ممکن است در ایجاد شکاف تحصیلی بین دختران و پسران نقش داشته باشد، زیرا این مدارس یک محیط آموزشی ایجاد میکنند که ممکن است رسیدن به موفقیت برای پسران در آن دشوارتر باشد. همچنین، کاهش زمان مربوط به بازی های آزاد می تواند سطح اضطراب و استرس را در کودکان افزایش دهد، زیرا آن ها فشارهای علمی را مستقیم تر احساس می کنند و فضایی را برای تخلیه این هیجانات و فشارها در اختیار ندارند.
حمایت از کودکانی که با بازی کردن دچار مشکل هستند، نقش بسیار حیاتی را در رشد و تکامل آن ها ایفا می کند. در حالی که بسیاری از مثال های این مقاله بر اقدامات کودکان در کلاس و مدرسه تمرکز دارند، اما مشکلات و اثرات بازی نکردن میتوانند به محیط خانه نیز بسط داده شوند و صد البته که اقدامات حمایتی نیز باید در خانه هم اجرایی شوند. به یاد داشته باشید که بازی ها به کودکان این امکان را می دهند تا به دانش آموزانی مستقل، متفکرانی خلاق و افرادی موفق تبدیل شوند. چه فرزندتان، کودکی سرگردان باشد، چه هوسران و تنوع طلب، یا کودکی که احساس طرد شدن داشته، اضطراب دارد و یا منزوی است و کناره گیری می کند، هیچ فرقی ندارد! چرا که با پشتیبانی می توان مهارت های لازم را برای بازی کردن به او آموخت. شما می توانید برای کسب راهنمایی بیشتر در زمینه بازی نکردن کودک به راحتی از متخصصین حوزه تربیت فرزند و آموزش کودکان کمک بگیرید. تنها کافی است تا به اهمیت بازی کردن کودکان واقف شده و آن را جدی بگیرید.
مطالعه بیشتر:
بهترین روش برای تربیت فرزند در شرایط امروزی چیست؟
آموزش همکاری به کودکان در سنین مختلف چگونه است؟
چگونه کودک را تشویق کنیم و راههای تشویق کودک چیست؟
نقش بازی در رشد و آموزش کودکان از بهبود خلاقیت تا سلامت جسمانی و ...